In this issue
عقرب ۱٣٨٢ - اكتوبر ۲٠٠٣
شماره‌ مسلسل‌ ۵٩ Payam-e-Zan



داغ‌ ننگ‌ خونین بر عدالت‌ و قضای‌ امریكا (۱)



Julius and Ethel Rosenberg

«ما نخستین‌ قربانیان‌ فاشیزم‌ امریكایی‌ هستیم»

در ۱٩ جولای‌ ۱٩٥۳ زوج‌ قهرمان‌ و پیشرو امریكایی‌، اتل‌ و جولیوس‌ روزنبرگ‌، به‌ اتهام‌ جاسوسی‌ برای‌ شوروی‌ در امریكا اعدام‌ شدند. اعدام‌ این‌ دو انقلابی‌ بی‌باك‌ در جریان‌ كارزار ضد كمونیستی‌ دوران‌ جنگ‌ سرد صورت‌ گرفت‌ كه‌ در ایالات‌ متحده‌ جو «مكارتیزم‌» حاكم‌ بود و جنبش‌های‌ رهاییبخش‌ و مردمی‌ در سراسر جهان‌ بوسیله‌ طبقه‌ حاكمه‌ امریكا سركوب‌ می‌گشت‌.

هـ.ا. سایه شاعر آزادیخواه و بزرگ ایران در جوزای ۱٣٣۲ این شعر را به یاد اتل‌ و جولیوس‌ روزنبرگ‌ سروده است.

خبر كوتاه‌ بود...

خبر كوتاه‌ بود
اعدام‌ شان‌ كردند!

خروش‌ دخترك‌ برخاست‌
لبش‌ لرزید
دو چشم‌ خسته‌اش‌ از اشك‌ پر شد
گریه‌ را سر داد
و من‌ با كوششی‌ پر درد
اشكم‌ را نهان‌ كردم‌

چرا اعدامشان‌ كردند؟
می‌پرسد ز من‌، با چشم‌ اشك‌آلود

عزیزم‌، دخترم‌
آنجا شگفت‌انگیز دنیایی‌ست‌
دروغ‌ و دشمنی‌ فرمانروایی‌ می‌كند آنجا
طلا، این‌ كیمیای‌ خون‌ انسان‌ها
خدایی‌ می‌كند آنجا

شگفت‌انگیز دنیایی‌ست‌
كه‌ همچون‌ قرن‌های‌ دور
هنوز از ننگ‌ آزار سیاهان‌، دامن‌ آلوده‌ست‌
در آنجا حق‌ و انسان‌ حرف‌های‌ پوچ‌ و بیهوده‌ست‌
در آنجا رهزنی‌، آدم‌كشی‌، خون‌ ریزی‌ آزادست‌
و دست‌ و پای‌ آزادی‌ در زنجیر

عزیزم‌، دخترم‌
آنان‌ برای‌ دشمنی‌ با من‌
برای‌ دشمنی‌ با تو
برای‌ دشمنی‌ با راستی‌ اعدام‌ شان‌ كردند
و هنگامی‌ كه‌ یاران‌
با سرود زندگی‌ بر لب‌
به‌ سوی‌ مرگ‌ می‌رفتند
امید آشنا می‌زد چو گل‌ در چشمشان‌ لبخند
به‌ شوق‌ زندگی‌، آواز می‌خواندند
و تا پایان‌ به‌ راه‌ روشن‌ خود با وفا ماندند

عزیزم‌
پاك‌ كن‌ از چهره‌ اشكت‌ را، ز جا برخیز
تو در من‌ زنده‌ای‌، من‌ در تو
ما هرگز نمی‌میریم‌
من‌ و تو با هزارانِ دگر
این‌ راه‌ را دنبال‌ می‌گیریم‌
از آن‌ ماست‌ پیروزی‌
از آن‌ ماست‌ فردا
با همه‌ شادی‌ و بهروزی‌

عزیزم‌
كار دنیا رو به‌ آبادی‌ست‌
و هر لاله‌ كه‌ از خون‌ شهیدان‌ می‌دمد امروز
نوید روز آزادی‌ست‌.

این‌ دو در تابستان‌ ۱٩٥٠ بازداشت‌ شدند و اتهام‌ وارده‌ به‌ آنان‌ گویا تحویل‌ اسرار بمب‌ اتمی‌ امریكا به‌ اتحاد شوروی‌ بود. اما محكمه‌ به‌ بهانه‌ مسایل‌ امنیتی‌، از ارائه‌ هرگونه‌ سند و مدرك‌ به‌ دادگاه‌ در این‌ رابطه‌ خودداری‌ كرد. در ماه‌ مارچ‌ ۱٩٥۱، پس‌ از محاكمه‌ای‌ كه‌ یك‌ ماه‌ به‌ طول‌ انجامید، هیات‌ منصفه‌ پس‌ از كمتر از یك‌ روز مشاوره‌، اتل‌ و جولیوس‌ را گناهكار شناخت‌، و در روز پنجم‌ اپریل‌، قاضی‌ فدرال‌، ایروین‌ كاوفمن‌، بدون‌ مجوز قانونی‌ و خارج‌ از حیطه‌ی‌ اختیاراتش‌، برای‌ آنان‌ مجازات‌ اعدام‌ را تعیین‌ نمود.

در نبود مدارك‌ جدی‌ برای‌ اثبات‌ اتهامات‌ سنگین‌ (و از همه‌ مهمتر، «در اختیار گذاشتن‌ اسرار بمب‌ اتمی‌ به‌ روس‌ها»)، مقامات‌ دنبال‌ یك‌ بز بلاگردان‌ می‌گشتند، روزنبرگ‌ها كه‌ یهودی‌ و مانند بسیاری‌ دیگر كمونیست‌ بودند، بهترین‌ متهم‌ به‌ حساب‌ می‌آمدند.

صدور این‌ حكم‌ موجی‌ از خشم‌ و اعتراض‌ در سطح‌ جهان‌ را برانگیخت‌ كه‌ تا زمان‌ اعدام‌ شان‌ هر روز ادامه‌ و گسترش‌ یافت‌. تنها چندین‌ سال‌ پس‌ از اعدام‌ این‌ قهرمانان‌ روشن‌ شد كه‌ اطلاعات‌ مورد اشاره‌ی‌ محكمه‌ در مورد اسرار بمب‌ اتمی‌ امریكا كاملاً علنی‌ بوده‌ و قبلاً در كتب‌ علمی‌ مختلف‌ منتشر شده‌ است‌. به‌ ویژه‌ در این‌ رابطه‌ دو دانشمند برجسته‌ امریكایی‌ كه‌ در ساختن‌ بمب‌ اتمی‌ امریكا نیز شركت‌ داشتند، مكرراً اعلام‌ داشتند كه‌ هیچ‌ چیزی‌ در مورد چگونگی‌ ساختن‌ این‌ بمب‌ سری‌ نبوده‌ است‌ و هركسی‌ می‌توانسته‌ چنین‌ اطلاعاتی‌ را از منابع‌ مختلف‌ به‌ دست‌ آورد. دیوید گرینگلس‌، برادر اتل‌ روزنبرگ‌ و مهمترین‌ شاهد عینی‌ در دوسیه‌ روزنبرگ‌ها، در مصاحبه‌ای‌ چندی‌ قبل‌ فاش‌ ساخت‌ كه‌ محكمه‌ به‌ زور او را وادار به‌ دروغ‌ گفتن‌ كرد.

گاردین‌ (٦ دسامبر ۲٠٠۱) در این‌ رابطه‌ می‌نویسد: «یكی‌ از ماندگارترین‌ مناقشه‌های‌ جنگ‌ سرد، یعنی‌ محاكمه‌ و اعدام‌ جولیوس‌ و اتل‌ روزنبرگ‌ به‌ عنوان‌ جاسوسان‌ شوروی‌، شب‌ گذشته‌ زمانیكه‌ برادر محكوم‌ اتل‌ اظهار داشت‌ كه‌ او در محكمه‌ دروغ‌ گفت‌ تا خود و خانمش‌ را نجات‌ دهد احیا گردید. دیوید گرینگلس‌ ۷٩ ساله‌ كه‌ بعد از ٤٠ سال‌ در ملا عام‌ ظاهر می‌شود گفت‌: «همچون‌ یك‌ جاسوس‌ هیچ‌ برایم‌ اهمیت‌ ندارد كه‌ خانواده‌ام‌ راتحویل‌ مقامات‌ داده‌ ام‌. من‌ خوب‌ می‌خوابم‌. من‌ نمی‌ توانستم‌ كودكان‌ و خانم‌ام‌ را بخاطر خواهرم‌ قربانی‌ كنم‌». گرینگلس‌ كه‌ با هویت‌ مستعار زندگی‌ می‌كند و بعد از ۱٥ سال‌ زندان‌ در ۱٩٦٠ رها شد در پروگرام‌ «٦٠ دقیقه‌» تلویزیون‌  CBS  به‌ تاریخ‌ ٥ دسامبر ۲٠٠۱ گفت‌ كه‌ به‌ محكمه‌ شهادت‌ دروغ‌ داده‌ است‌ زیرا از متهم‌ شدن‌ خانمش‌ می‌ ترسید. وی‌ افزود كه‌ محكمه‌ او را تشویق‌ كرد تا دروغ‌ بگوید. در همین‌ رابطه‌ یك‌ كارمند متقاعد كی‌جی‌بی‌، الكساندر فیكلی‌ سوف‌، در مصاحبه‌ای‌ با نیویارك‌ تایمز و واشنگتن‌ پست‌ اظهار كرد كه‌ او ملاقات‌های‌ مخفی‌ با جولیوس‌ روزنبرگ‌ داشته‌ است‌. سرویس‌های‌ امنیتی‌ و محكمه‌ امریكا همه‌ گونه‌ ترفند را برای‌ اعمال‌ فشار به‌ روزنبرگ‌ها به‌ منظور گرفتن‌ اقرار به‌ گناه‌ از آنان‌ به‌ كار گرفتند كه‌ هیچكدام‌ كارگر نیفتاد. به‌ جولیوس‌ فشار آوردند كه‌ در صورت‌ شهادت‌ علیه‌ اتل‌، از مرگ‌ رهایی‌ خواهد یافت‌ ولی‌ ایندو به‌ مقاومت‌ خود ادامه‌ دادند. گفته‌ می‌شود كه‌ ایزنهاور، رییس‌ جمهور وقت‌، تا لحظه‌ اعدام‌ از طریق‌ تلفن‌ مستقیم‌ با مقامات‌ زندان‌ سینگ‌ سینگ‌ در ارتباط‌ بوده‌ است‌، بدین‌ امید كه‌ شاید در لحظه‌ رویارویی‌ با مرگ‌، آنان‌ دست‌ از مقاومت‌ بردارند. بالاخره‌ این‌ زوج‌ والامقام‌ و نترس‌ در ساعت‌ ٨ شب‌ ۱٩ جولای‌ به‌ استقبال‌ مرگ‌ رفتند و به‌ لشكر عظیم‌ شهدای‌ راه‌ رهایی‌ انسانیت‌ پیوستند.

چند ماه‌ قبل‌ از این‌، جولیوس‌ در یادداشتی‌ كه‌ در درون‌ زندان‌ برای‌ اتل‌ فرستاد، نوشت‌: «جدا از اینكه‌ چه‌ اتفاقی‌ بیافتد، مبارزه‌ در راه‌ اهداف‌ والای‌ انسانی‌، خود یك‌ پیروزی‌ است‌.»

نوئل‌ بلوك‌، وكیل‌ روزنبرگ‌ها، در بیانیه‌ای‌ كه‌ پس‌ از اعدام‌ آنان‌ صادر شد نوشت‌: «این‌ حكم‌ مرگ‌ غیر منتظره‌ نبود. باید اتفاق‌ می‌افتاد. باید قضیه‌ روزنبرگ‌ها را ایجاد می‌كردند تا بتوانند با تشدید هیستری‌ در جامعه‌، جنگ‌ كوریا را به‌ مردم‌ بقبولانند. باید وحشت‌ و هیستری‌ جامعه‌ امریكا را فرا می‌گرفت‌ تا افزایش‌ بودجه‌های‌ نظامی‌ به‌ تصویب‌ برسد. و باید در قلب‌ جنبش‌ چپ‌ دشنه‌ای‌ فرونشانده‌ می‌شد تا این‌ جنبش‌ بفهمد كه‌ از این‌ پس‌ نه‌ فقط‌ با "قانون‌ اسمیت‌" و مجازات‌های‌ یك‌ تا پنج‌ سال‌ زندان‌، كه‌ با مرگ‌ روبروست‌.»

بازگشایی‌ آرشیوهای‌ امریكا و شوروی‌ نكات‌ جدیدی‌ را در رابطه‌ با محاكمه‌ روزنبرگ‌هاروشن‌ كرده‌ است‌. كتاب‌ جدید ژرار ژاگر «روزنبرگ‌ها چوكی‌ الكتریكی‌ برای‌ جرم‌ عقیدتی‌» كه‌ از لحاظ‌ مدارك‌ بسیار غنی‌ و از لحاظ‌ استدلال‌ برجسته‌ است‌، این‌ ویژگی‌ را دارد كه‌ «تراژدی‌ امریكایی‌» یعنی‌ زندگی‌ شجاعانه‌ و اعدام‌ ناعادلانه‌ زوج‌ جوان‌ را در چارچوب‌ اوضاع‌ آن‌ دوران‌ بررسی‌ می‌كند: آنطوریكه‌ همگان‌ می‌دانند، در آن‌ دوران‌ كمونیست‌ها «دشمن‌» بودند كه‌ بصورت‌ هیستریكی‌ چون‌ مهره‌های‌ رقیب‌ قدرتمند جدید یعنی‌ «روسیه‌ شوروی‌» شمرده‌ می‌شدند. این‌ شرایط‌ بهانه‌ای‌ برای‌ شروع‌ مسابقه‌ تسلیحاتی‌ای‌ بود كه‌ عده‌ای‌ سود زیادی‌ از آن‌ بردند. به‌ دلیل‌ اهمیت‌ شرایط‌ عمومی‌ طرح‌ مسئله‌ كه‌ از جزئیات‌ خود دوسیه‌ مهمتر است‌، نویسنده‌ بخش‌ مهمی‌ را به‌ بررسی‌ شرایط‌ دوران‌ و مهمترین‌ وقایع‌ آن‌ اختصاص‌ می‌دهد:

اتل‌ روزنبرگ‌

اگر ما بمیریم‌

خواهید دانست‌، پسرانم‌، خواهید دانست‌
كه‌ چرا ما
برای‌ آرمیدن‌ زیر چمن‌ها
آواز را سر نداده‌
كتاب‌ را نخوانده‌
و كار را تمام‌ نكرده‌
رها كردیم‌.

دیگر سوگواری‌ نكنید، پسرانم‌، دیگر نه‌
دلیل‌ همه‌ دروغ‌ها و تهمت‌ها
دلیل‌ همه‌ اشك‌هایی‌ كه‌ ریختیم‌
دلیل‌ همه‌ دردهایی‌ كه‌ تحمل‌ كردیم‌
روزی‌ بر همه‌ آشكارا خواهد شد.

زمین‌ لبخند خواهد زد، پسرانم‌، لبخند خواهد زد
و نیز سبزه‌ روی‌ آرامگاه‌ ما.
كشتار پایان‌ خواهد یافت‌، و جهان‌
در برادری‌ و صلح‌ پایكوبی‌ خواهد كرد.

بكوشید، پسرانم‌، و بسازید
یادبودی‌ از عشق‌ و شادی‌
به‌ ارزش‌ همة‌ انسانیت‌
برای‌ ایمانی‌ كه‌ پاس‌ داشتیم‌
برای‌ خودتان‌، پسرانم‌، برای‌ خودتان‌.

«پاكسازی‌» صنایع‌ سینمایی‌، حذف‌ «سرخ‌ها» و كسانی‌ كه‌ چنین‌ ارزیابی‌ می‌شدند از هالیود و تحمیل‌ سوگند «وفاداری‌» در مدارس‌ و سندیكاها در تمام‌ كشور. در صحنه‌ بین‌ المللی‌، روحیه‌ جنگجویانه‌ی‌ واشنگتن‌ به‌ دخالت‌ در جنگ‌ كوریا منجر شده‌ بود كه‌ زمینه‌ ساز جنگ‌های‌ بعدی‌ همچون‌ ویتنام‌ و جنگ‌های‌ اول‌ و دوم‌ خلیج‌ فارس‌ بود.به‌ نظر نویسنده‌، روزنبرگ‌ها كه‌ قربانیان‌ ساده‌ این‌ شرایط‌ ویژه‌ نبودند، به‌ درستی‌ رابطه‌ مابین‌ این‌ دوسیه‌ سازی‌ و شرایط‌ ملی‌ و بین‌المللی‌ آن‌ زمان‌ را دریافته‌ بودند. این‌ چنین‌ است‌ كه‌ در یكی‌ از نامه‌های‌ زندان‌، جولیوس‌ به‌ همسرش‌ می‌نویسد: «ما نخستین‌ قربانیان‌ فاشیزم‌ امریكایی‌ هستیم‌.» این‌ اثر با نتیجه‌گیری‌ زیر پایان‌ می‌پذیرد: «اینكه‌ از روزنبرگ‌ها اعاده‌ حیثیت‌ شود یا نه‌، به‌ تنهایی‌ به‌ آنها در مقابل‌ تاریخ‌ حقانیت‌ نمی‌بخشد، بخصوص‌ اگر آنها را صرفاً قربانی‌ بدانیم‌ و فراموش‌ كنیم‌ كه‌ روزنبرگ‌ها از همه‌ مهمتر، كسانی‌ بودند كه‌ جانشان‌ را فدای‌ پایداری‌ در راه‌ آرمان‌ خود كردند.»





Demo in Parsi in favour of Julius and Ethel Rosenberg










از اظهارات‌ پسر روزنبرگ‌ها

روبرت‌ میروپل‌ یكی‌ از دو پسر روزنبرگ‌ها در مصاحبه‌ای‌ با مجله‌ «كارگر انقلابی‌» در ۱٩ سپتامبر  ۱٩٩٩گفت‌: «پدر و مادرم‌ اعضای‌ حزب‌ كمونیست‌ امریكا بودند. آنان‌ در تابستان‌ ۱٩٥٠ توقیف‌ شدند. اتهامات‌ وارده‌ تحویل‌ اسرار اتمی‌ امریكا به‌ شوروی‌ بود... هیچ‌ سند و مدركی‌ دال‌ بر دخالت‌ مستقیم‌ آنان‌ در رابطه‌ با تحویل‌ كدام‌ چیزی‌ ارائه‌ نگردید. مدارك‌ و شواهد همه‌ از جانب‌ توطئه‌گران‌ ارائه‌ گردید.

از بیش‌ از ۱۷ آژانس‌ مختلف‌ اطلاعات‌ حاصل‌ نمودیم‌. اسناد مخفی‌ سابق‌ را نیز بدست‌ آوردیم‌. اما این‌ همه‌ مدارك‌ و اطلاعات‌ چه‌ چیزی‌ را آشكار كردند؟ آنها همه‌ حاكی‌ از آن‌ اند كه‌ پدر و مادرم‌ بطور عادلانه‌ محاكمه‌ نشدند؛ اینكه‌ قاضی‌ محكمه‌ قبل‌ و در جریان‌ و بعد از محكمه‌ در ارتباط‌ مخفی‌ با هیات‌ منصفه‌ بود؛ اینكه‌ قاضی‌ محكمه‌ بنابر اسناد اف‌بی‌آی‌ موافقت‌ كرده‌ بود كه‌ حداقل‌ پدرم‌ ـ و احتمالاً مادرم ـ را حتی‌ قبل‌ از اینكه‌ وكلای‌ مدافع‌ شروع‌ به‌ ارائه‌ دفاعیه‌ شان‌ نمایند محكوم‌ به‌ مرگ‌ كند.

... چند هفته‌ قبل‌ از محكمه‌، وكلای‌ هیات‌ منصفه‌ در دیدار با تعدادی‌ از اعضای‌ كنگره‌ مشمول‌ كمسیون‌ انرژی‌ اتمی‌ گفتند كه‌ دوسیه‌ علیه‌ اتل‌ روزنبرگ‌ اصلاً وجود ندارد اما آنان‌ باید علیه‌ او دوسیه‌ بسازند تا حكم‌ حبس‌ شاقه‌ بدست‌ آورند تا پدرم‌ را به‌ همكاری‌ متقاعد سازند.

در یكی‌ از نامه‌هایی‌ كه‌ پدر و مادرم‌ از زندان‌ به‌ من‌ و برادرم‌ فرستاده‌ اند نوشته‌ اند: «ما با آگاهی‌ از اینكه‌ دیگران‌ راه‌ مان‌ را ادامه‌ می‌دهند می‌میریم‌.»

قابل‌ ذكر است‌ كه‌ روبرت‌ «بنیاد روزنبرگ‌ برای‌ كودكان‌» را ایجاد كرده‌ تا كودكان‌ زندانیان‌ سیاسی‌، فقیر و دارای‌ عقاید مخالف‌ را كمك‌ كند.




مآخذ:
لوموند دیپلماتیك‌ ـ جون‌ ۲٠٠٣
www.spartacus.school.net




۱ـ داكتر هیرالد سی‌. یوری‌ برنده‌ جایزه‌ نوبل‌ در رشته‌ كیمیا، اعدام‌ روزنبرگ‌ها را لكه‌ای‌ بر عدالت‌ امریكا خواند.