زنـده باد ۸ مارچ!
«جمعیت انقلابی زنان افغانستان» راوا به مناسبت گرامیداشت هشتم مارچ روز جهانی زن را در سال جاری در حضور تعداد كثیری از اعضا و دوستداران داخلی و خارجی، نمایندگان احزاب و گروهها، و شخصیتهای مترقی طی محفلی با شكوه در گرینشادیهال پشاور تجلیل كرد.
سایر عكسهای محفلتالار با شعارهایی به دفاع از دموكراسی و بر ضد بنیادگرایی به زبانهای فارسی، پشتو، اردو و انگلیسی، تصاویر مینا، سایر شهدا و نیز اناركلیهنریار و ملالیجویا و تصاویر گویای جنایتها و توحش جهادی و طالبی آراسته شده بود. در گوشهای میز نشریات و صنایع برای فروش قرار داشت.
محفل ساعت ۲ بعد از ظهر، با مقدمهای پیرامون هشتم مارچ و اوضاع كنونی آغاز یافت. سپس دو تن از اعضای «راوا» به فارسی و پشتو درباره زندگی زنان تحت حاكمیت مافیایی «ائتلاف شمال»، لویه جرگه تدوین قانون اساسی و پاره شدن نقاب «دمكراتیك»بودن آن با حمله صبغتالهمجددیِ دهملیون دالری و دیگر نوكران اوباش بنیادگرایان به ملالیجویا و اناركلیهنریار سخن گفته و خواهان محاكمه سردمداران جنایتسالاران «ائتلاف شمال» و طالبی شدند. به ادامه عدهای از دوستان پاكستانی و نیز نماینده هیئت ۵ نفری زنان ایتالیایی كه مخصوصاً به خاطر شركت در محفل از ایتالیا آمده بودند، در همبستگی با «راوا» و تائید مواضع سیاسی آن سخنرانی كردند. در خلال برنامه علاوه بر دكلمه اشعار انقلابی، اجرای سرودهای میهنی به وسیله نوجوانان محفل را شور و هیجان بخشید كه با كفزدنهای ممتد حاضران استقبال شد.
در آخر نمایشنامهای تهیه شده توسط استادان و شاگردان مكاتب «راوا» با نام «تا صبح بسیار مانده» كه دورههای تجاوز روس تا روی صحنه آمدن طالبان و ورود نیروهای امریكایی و نصب مجدد «ائتلاف شمال» را انعكاس میداد به نمایش گذاشته شد كه مورد توجه و ستایش فراوان حضار واقع شد.
جریان محفل كه تا ساعت ۶ شام ادامه یافت در تمامی روزنامههای مهم پاكستان بازتاب داشت.
بازتاب محفل ۸ مارچ در رسانهها
«نیوز»
«راوا» موضع جنگسالاران را محكوم میكند
![]()
«جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) گفته است كه با موجودیت جنگسالاران بنیادگرا در افغانستان هیچ تحول بنیادی بشمول بهروزی و آزادی زنان و مردان نمیتواند امكانپذیر باشد ولو هرقدر هم وزارتخانه و كمیسیونها برای زنان ساخته شوند.در گردهماییای كه به مناسبت روز جهانی زن در پشاور برگزار شده بود اعضای «راوا» اظهار داشتند كه بعد از حملات امریكا و حاكمیت دولت موقت بیرق زنان علم شد ولی در حقیقت زنان هنوز هم از حقوق شان محروم هستند و نمیتوانند به كار و مراكز تحصیلی بروند.
سهیلا یكی از اعضای «راوا» گفت كه وزارت زنان و كمیسیونهای زیادی ساخته شدهاند و تعدادی زنان «مقاماتی» هم شدند ولی حتی بعد از گذشت دو سال زنان افغان شاهد تحول بنیادیای در زندگی شان نبودهاند.
مریم یكی دیگر از اعضای «راوا» اظهار داشت كه هیچ تغییری در زندگی زنان افغان نیامده و آنان هنوز هم احساس ناامنی میكنند و زیر ستم هستند.
زنی افغان به نام شهلا اضافه كرد: «در ولایت هرات زیر كنترل اسماعیلخان، صدها دختر و زن از فرط احساس خفقان، وحشت، بیپناهی و بیبازخواستی باخودسوزی و شیوههای دردناك دیگر خود را از درد زندگی زیر سلطه رژیم آزادیكُش خلاص كردهاند».
سخنگویان همچنان ماهیت قلابی لویه جرگه قانون اساسی و آزادی بیان را به باد انتقاد گرفتند زیرا این از برخورد تعدادی از شركت كنندگان در لویه جرگه در برابر سخنان ملالیجویا و اناركلی كه شهامت كردند و بنیادگرایان را «جنایتكار» خواندند و خواستار محاكمه ملی و بینالمللی آنان شدند به خوبی آشكار بود.
سخنرانان آلودگی اعضای لویه جرگه را با مكروب بنیادگرایی محكوم كردند و اظهار داشتند كه قانون اساسی جنایات گوناگون ضد زن را به نام دین و عنعنه مجاز قرار داده است.
اعلامیه «راوا» در روز جهانی زنآزادی زنان بدست خود شان میسر است و بس!
در زمان حكومت قرون وسطایی دهشتبار وحوش طالبی، تبلیغات دنیا و در درجه اول تبلیغات رسانههای غرب از ستمكشی زن افغانستان آغاز یافته و به آن ختم میشد. گویی اگر اینهمه شكنجه و مرگ تدریجی بر زنان ما مستولی نمیبود و طالبان اندكی «لطف» به خرج میدادند، این وطن دیگر هیچ مشكلی نداشت! بعد هم كه امریكا به سراغ تنبیه مزدوران دیروزش آمد، حرف اول و آخر از بربر صفتی طالبان بر زنان بود و حتی اوراق تبلیغاتیای كه از طیارات بر فراز شهرهای كشور پخش میشد عكسهای حاكی از توحش طالبان علیه زنان را داشتند!
و البته بعد از حمله امریكا و نصب حكومت موقت، علم كردن بیرق زنان كماكان ادامه یافت؛ وزارت زنان و كمیسیون های متعدد ایجاد گردید و چند زن هم به اصطلاح «مقاماتی» شدند. اما اكنون كه بیش از دوسال از این ماجراها میگذرد كیست نداند كه وضع %۹۹ زنان افغانستان دستخوش تحولاتی بنیادی نشده است. دیگر طالبان وجود ندارند كه به خاطر پیدا بودن گوشهای از مو یا پای زنان از زیر چادری، هار شده و بر آنان حمله ببرند ولی زنان كجا قادر اند سرلچ و بدون خوف از جنگسالارانی كه همچون سگان شكاری در پی اذیت و توهین و تجاوز به آنان اند، از خانه بیرون شده و به كار و زندگی خود برسند.
طی فقط یك سال گذشته تنها در ولایت هرات در بند پنجال پلید «امیر» اسماعیل تروریست، صدها دختر و زن از فرط احساس خفقان، وحشت، بیپناهی و بیبازخواستی با خود سوزی یا شیوههای دردناك دیگر خود را از درد زندگی زیر ساطور رژیم جنایت و فساد و آزادی كش خلاص كردهاند. اجساد جزغاله شدهی قربانیان ناكام روی اسماعیل و كلیه شركا جرمش در «ائتلاف شمال» را سیاه نگه میدارد.
در صحبت از افغانستان صرفاً ستم بر زنان را برجسته ساختن در واقع خاك به چشم زدن است. در این سرزمین علیرغم ستمهای مضاعف بر زنان، مردان همانند زنان آزاد نیستند. زیرا اگر طالبان در «امارت» نیستند، برادران جنایتكارتر شان در «ائتلاف شمال» قدرت را در دست دارند. پس تا ریشه تمام فجایع و مصایب در افغانستان یعنی وجود جنگسالاران بنیادگرا از بیخ كنده نشده، هیچ مسئلهی جدی بشمول آزادی و بهروزی زنان ما حل نخواهد شد ولو هم بیشتر از این وزارتخانه و كمیسیون و غیره برای زنان ایجاد كنند.
همانطور كه آزادی یك ملت باید به دست خود ملت به ثمر بنشیند، آزادی واقعی زنان هم فقط به دست خود زنان قابل تصور است. اگر این آزادی توسط دیگران داده شود، هر زمان هم ممكن است گرفته شده و پامال گردد.
قلابی بودن لویه جرگه قانون اساسی و آزادی بیان در آن با حملههای پست و كوچگی رئیس مجلس، سیاف و عوامل فهیم و ربانی بر ملالی جویا و اناركلی برای مردم افغانستان و دنیا برملا شد. ملالی جویا شهامت كرد و بنیادگرایان را به نام همان چیزی كه واقعاً هستند یعنی جنایتكار یاد نمود و آنان را سزاوار محاكمه ملی و بینالمللی دانست. ولی دیدیم كه خیانت پیشگان جانی و عمال شان در لویه جرگه آنچنان افسار گسیخته شدند كه به اعتراف صبغتالهمجددیِ ۱۰ ملیون دالری، اگر دم شان را نمیگرفت بلایی بر سر ملالی جویا میآوردند! مردم ما و دنیا دیدند كه ربانی، سیاف، منصور، چكری و غیره این سمبولهای خون و خیانت و تجاوزكاری، نه فقط بار دیگر در صف اول لویه جرگه نشسته بودند بلكه با ایما و اشارهی رئیس مجلسِ ۱۰ ملیون دالری، با وقاحت بینظیر قسمی اكت و صحبت میكردند كه گویی عروس و همه كارهی مجلس اند و نه جنایتكاران كثیف كه خیمه لویه جرگه را از وجود خود بویناك ساختهاند. رجزخوانی لوچكانه و پر از تهدید سیاف به اثبات رسانید كه لویه جرگه و رئیس آن تا چه حد به مكروب بنیادگرایی آلوده اند و از یكچنین مجلسی ملوث نمیتوان انتظار داشت كه قانون اساسیای دموكراتیك و متضمن امحای تروریزم «ائتلاف شمال»، طالبان، گلبدین و القاعده بیرون آید. و چنین هم شد. قانون اساسیای كه در آن از محاكمه جنایتكاران جنگسالاران خبری نیست، سوء استفاده از دین را مجاز قرار داده و جنایتهای گوناگون ضد زن كه به نام دین و عنعنه روا داشته میشوند مشخص و ملغی به شمار نرفته، تنها حكم ورق پارهای را خواهد داشت كه بر حاكمیت جنگسالاران سفاك لباس قانونی میپوشاند.
با این وضع بسیار طبیعی است كه ثبت نام مخصوصاً زنان برای انتخابات سال آینده ناچیزترین سطح ممكن را داشته باشد. انتخابات برای مردمی ناامید كه نان و كار و پناهگاه ندارند و سایه شوم بنیادگرایان تبهكار بر سر شان سنگینی میكند، چه ارزشی دارد؟ و وجود هر زن و مرد در پارلمان آینده هم زمانی بها خواهد داشت كه به مردم اندیشیده و با دلیری و شرافتمندیای چون ملالی جویا، بر جنایتكاران بنیادگرا در قفس خود شان تف بیندازد. در غیر آن به مثابه آلت دست فاشیستهای مذهبی و همدستان و سازشكاران با آنان و همچنین به مثابه چوكی پرستی دنی از سوی مردم بخشوده نخواهد شد.
تجربه ایران به روشنی نشان داد كه نیروهای دموكراتیك در چهارچوب رژیم مذهبی ددمنش و یا به توكل به جناح به اصطلاح «معتدل» این رژیم، هرگز قادر نخواهند بود آرمانهای شان را متحقق سازند. مردم و نیروهای طرفدار دموكراسی در ایران با شركت در این بازی جمهوری اسلامی خونبار بهای گزافی پرداختهاند.
نیروهای هواخواه دموكراسی در كشور ما باید از نمونه ایران به حد كافی عبرت گرفته باشند و هیچگاه و به هیچ قیمتی حاضر نباشند به این و آن جناح دشمن بنیادگرا از در آتش بس و موافقت پیش آیند. یگانه معیار تعیین كنندهی وفاداری به دموكراسی در كشور ما میزان قاطعیت، پیگیری و صداقت یك تشكل یا فرد در مبارزه با فاشیزم دینی است.
بر كلیه زنان آگاه ماست تا دهها و صدها هزار زن آزادیخواه را متشكل كرده وجنبش عظیم ضد بنیادگرایی و طرفدار دموكراسی را در سراسر میهن بیمار از طاعون پوشالی و تروریزم بنیادگرایی برپا دارند. تنها با به راه انداختن یكچنین جنبشی قدرتمند خواهیم توانست به رهایی زنان بر اساس آزادی وطن، سهمی شایسته ایفا كنیم؛ دیگر از «اكثریت خاموش» نه بلكه اكثریت برپا و مصمم و یورش بر سخن گوییم و نیز همبستگی خود را با مبارزه آزادیخواهانه زنان اقصی نقاط جهان از سطح حرف به عمل درآریم.
جمعیت انقلابی زنان افغانستان «راوا» در حالیكه روز جهانی زن را برای زنان عدالتجوی سراسر جهان تهنیت گفته و به زنان آزادیخواه اسیر در شكنجهگاههای ایران و تركیه ودیگر كشورها درود آتشین میفرستد، آرزو مینماید كه زنان افغانستان نیز این روز را در سال آینده در افغانستانی رها از چنگال بنیادگرایی و رهسپار در مسیر دموكراسی و شكوفایی برگزار كند.
مقصود من ز حرفم معلوم بر شماست:
یك دست بیصداست
من، دست من، كمك ز دست شما میكند طلب.
نیمایوشیج«جمعیت انقلابی زنان افغانستان»
۱۸ حوت ۱۳۸۲ (۸ مارچ ۲۰۰۴) ـ پشاور