گزارش‌هايی‌ از افغانستان‌ زير چكمه‌های‌ خاينان‌ و جنايت‌پيشگان‌ بنيادگرا

دزدی‌ قدريه‌ يزدان‌ پرست‌

(گزارشگر: كابل ‌-ع‌.ث‌.) يكی‌ از همشهريان‌ متوجه‌ می‌شود كه‌ در منزل‌ همسايه‌ موترهای‌ آرد و روغن‌ و غيره‌ مواد كمكی‌ سازمان‌های‌ خيريه‌ خارجی‌ برای‌ توزيع‌ به‌ اهالی‌ بی‌بضاعت‌ شهر كابل‌ جابجا شده‌ و عندالموقع‌ به‌ دلالان‌ بفروش‌ می‌رسد. وی‌ موضوع‌ را به‌ يكی‌ از ارگانهای‌ «مسئول‌» اطلاع‌ می‌دهد. «موظفين‌» به‌ مجرد رسيدن‌، خانه‌ را محاصره‌ كرده‌ و به‌ فكر اينكه‌ اين‌ كار توسط‌ كدام‌ شخص‌ غيرجهادی‌ صورت‌ گرفته‌ مواد را ضبط‌ می‌كنند. در همين‌ گيرودار موضوع‌ به‌ مالك‌ اصلی‌ گدام‌ يعنی‌ قدريه‌ جان‌ يزدان‌پرست‌ اطلاع‌ داده‌ می‌شود و وی‌ هم‌ آناً با باداران‌ خويش‌ تماس‌ گرفته‌ موفق‌ می‌شود تا بلافاصله‌ سر و صدای‌ قضيه‌ را خوابانده‌ و مقداری‌ از مواد گدامش‌ را نيز بدست‌ آرد.



تف‌های‌ سر بالای‌ يونس‌ «قانونی‌»

(گزارشگر: كابل ‌- ف‌. شاكی‌) به‌ تاريخ‌ ۲۲ ثور ۱۳۷۵ يونس‌ قانونی‌ به‌ اصطلاح‌ سرپرست‌ وزارت‌ دفاع‌ و رئيس‌ كميسيون‌ امنيتی‌ شهر كابل‌ مصاحبه‌ای‌ با خبرنگار راديو كابل‌ انجام‌ داده‌ كه‌ قسمت‌هايی‌ از آن‌ جالب‌ و شنيدنی‌ بود. وی‌ در مورد ايجاد «كميسيون‌ جديد بررسی‌ اسناد ملكيت‌ها و جايداد اهالی‌ كابل‌» گفت‌: «متاسفانه‌ در مدت‌ چهار سال‌ حكومت‌ اسلامی‌ نظر به‌ عوامل‌ گوناگون‌ به‌ ملكيت‌ های‌ افراد دستبرد هايی‌ صورت‌ گرفته‌ و ازينرو به‌ مسئولين‌ امنيتی‌ عرايض‌ و شكاياتی‌ رسيده‌ بود كه‌ جهت‌ بررسی‌ آنها كميسيونی‌ تشكيل‌ گرديد. كار كميسيون‌ به‌ مشكل‌ بزرگی‌ مواجه‌ گرديده‌ زيرا در مورد ملكيت‌ يك‌ آپارتمان‌ سه‌ و يا چهار قباله‌ی‌ شرعی‌ موجود است‌ كه‌ تشخيص‌ مالك‌ اصلی‌ را خيلی‌ دشوار ساخته‌ است‌.»

تظـاهرات خـونیـن مـردم تـالقان و كنـدز علیـه «دولـت‌» ربـانی و مسعـود

به تاریخ ٩ دلو ١۳۷۴ در تالقان چندین دكان همزمان توسط جهادیهای مستقر در آنجا چور گردید، فردای آنروز (١۰ دلو) تمام دكانداران معترض شهر، دستجمعی بطرف ولایت راهپیمایی می‌كنند. در جریان راهپیمایی اهالی خشمگین شهر با آنان پیوسته به ولایت حمله می‌برند. شیشه‌ها و پنجره‌های ولایت را با سنگ و چوب می‌شكنند و شعار های مرگ بر ربانی‌، مرگ بر مسعود و مرده باد دولت اسلامی را سر می‌دهند. والی از ترس در شعبه خویش پنهان شده و محافظانش فیرهای هوایی می‌كنند. بعداً تظاهركنندگان به طرف بانك تخار حركت كرده به آن هجوم می‌آورند اما با مقاومت محافظین مواجه می‌شوند. قوای مسلح «دولت‌» مردم را به محاصره كشیده و تیراندازی می‌كنند. تعدادی از اعتصاب كنندگان مسلح نیز فیر می‌نمایند كه در این جریان چندین نفر كشته و زخمی می‌شوند. بالاخره تفنگداران جهادی موفق می‌شوند مردم را پراكنده نمایند.

متعاقب آن افراد امنیتی عده‌ای از دكانداران را حبس كرده مورد لت‌وكوب قرار می‌دهند و این گرفتاری‌ها چندین روز ادامه می‌یابد. چگونگی و جریان این تظاهرات نه در مطبوعات جهادی و نه در مطبوعات خارجی هیچگاه انعكاس نیافت‌.

در شهر كندز نیز دكانداران و مردم عادی شهر به علت غارت چندین دكان توسط جهادیها در روزهای عید رمضان‌، دست به اعتصاب زدند. آنان نزد والی كندز رفته و از وی خواستند تا به مسایل امنیتی شهر توجه كند. اما «والی صاحب‌» در پاسخ گفته بود: «امنیت خود تان مربوط به خود تان است و به ما هیچگونه ربطی ندارد.»! مردم به خشم آمده و دست به اعتصاب عمومی می‌زنند كه آهسته آهسته شكل تظاهرات را به خود می‌گیرد ولی سرانجام تظاهرات مردم كندز نیز توسط جهادی‌ها سركوب می‌گردد.

گزارشهایی‌ از افغانستانِ زیر چكمه‌ های‌ خاینان‌ و جنایت‌ پیشگان‌ بنیادگرا



میترا ـ كابل‌

دست مسعود در «انفجار» زیر ریش ربانی‌

به تاریخ ٢۶ دلو ١۳۷۴ دو انفجار مهیب در یكی از انبارهای مهمات ارگ رخ داد كه تلفات سنگین مالی و جانی ببار آورد. انفجار اول در حدود ساعت پنج عصر و دومی حوالی هفت شام صورت گرفت‌. قرار گزارش شاهدان عینی بیش از یك كندك ملیشه‌ی گارد خاص ربانی كه اكثراً بدخشی بودند، در این حادثه جان دادند.

خسارات مالی این انفجار بی‌سابقه بود. تمام كلكین‌های ساختمان های داخل و اطراف ارگ شكسته و تعمیرهای هوتل كابل‌، افغانستان بانك‌، بانك ملی‌، وزارت مخابرات‌، وزارت مالیه‌، هوتل خیبر، وزارت معادن و صنایع‌، وزارت تعلیم و تربیه‌، شاروالی كابل‌، پشتنی تجارتی بانك‌، هوتل سپین زر و دهها آپارتمان در نواحی پل باغ عمومی شدیداً خساره‌مند گردیدند.

مردم كابل علت انفجار را عمدی و ناشی از تضاد بین ربانی و مسعود می‌دانند. تبصره ها چنین است كه وقفه دو ساعته بین دو انفجار به این دلیل بوده كه احتمال می‌رفت دو ساعت بعد از انفجار اول ربانی و حواریونش جهت دیدن محل حادثه بیایند و به این ترتیب همه را یكباره از بین ببرند.

گزارشهایی‌ از اعمال‌ غداران‌، جانیان‌ و متجاوزان‌ جهادی‌ و بنیادگرا

كشف‌ چهار جسد در یك‌ چاه‌

(گزارشگر: ر.قیوم‌ ـ كابل‌) در ماه‌ اسد ۱۳۷۴ از چاهی‌ كه‌ در ساحه‌ «پرورشگاه‌ وطن‌» مقابل‌ سفارت‌ روسیه‌ قرار داشت‌، چهار جسد توسط‌ اهالی‌ محل‌ كشف‌ گردید كه‌ از آن‌ جمله‌ دو جسد بكلی‌ پوسیده‌ شده‌ و هویت‌ شان‌ قابل‌ شناخت‌ نبود. آنان‌ در زمان‌ حاكمیت‌ گروپ‌ مزاری‌ در آن‌ ساحه‌ به‌ قتل‌ رسیده‌ بودند. ولی‌ دو جسد دیگر كه‌ تازه‌ بنظر میرسیدند به‌ ملیت‌ هزاره‌ تعلق‌ داشتند، كه‌ بعد از یورش‌ شورای‌ نظار كشته‌ شده‌ بودند.

كدام‌ منطقه‌ مفتوحه‌ی‌ جهادی‌ بهتر است‌؟


جنرال عبدلرحمن دستور داد: «کابل باید بسوزد» و حال حتی او هم اگر زنده میبود از آنچه بر سر کابل آورده اند دچار وحشت میشد.

خون‌ دو زن‌ و ابراز بی‌غیرتی‌ داكتر غلام‌ حسین‌ در برابر اخوان‌ تروریست‌‌

به‌ تاریخ‌ ۱۶ قوس‌ ۱۳۷۴ دو تن‌ از زنان‌ افغان‌ بنام‌های‌ داكتر ناهیدعظمت‌ و راضیه‌شفیق‌ كه‌ اولی‌ خانم‌ و دومی‌ خواهرزاده‌ی‌ داكتر غلام‌ حسین بودند در مهاجربازار پشاور توسط‌ تروریست‌های‌ كه‌ در موتر لندكروزر آمده‌ بودند، كشته‌ شدند.

داكتر غلام‌ حسین شب‌ بعد حادثه‌ در مصاحبه‌ با بخش‌ فارسی‌ بی‌ بی‌ سی‌ اظهار داشت‌: «ما با كسی‌ دشمنی‌ نداریم‌... مدتهاست‌ كه‌ در خدمت‌ همین‌ صدراعظم‌ و رئیس‌ جمهور (گلبدین‌ و ربانی‌) قرار داشته‌ و داریم‌... اگر من‌ هزاره‌ بودم‌ زنم‌ كه‌ محمدزایی‌ بود چه‌ گناهی‌ داشت‌... زنم‌ را بروی‌ جای‌ نماز كشتند». اما داكتر غلام‌ حسین زمانی‌ خود را در قله‌ی‌ نامردی‌، بی‌ غیرتی‌ و بی‌ شهامتی‌ قرار داد كه‌ در آخر بی‌ شرمانه‌ اضافه‌ كرد: «اینها حتی‌ یكبار بخاطر دلجویی‌ من‌ هم‌ نیامدند»!

در دریایی‌ از خشم‌ بالقوه‌ی‌ توده‌ها بر ضد خاینان‌ تروریست‌ بنیادگرا، بهر حال‌ هستند افرادی‌ مثل‌ داكتر غلام‌ حسین كه‌ با اظهاراتی‌ آنچنان‌ كثیف‌ و مملو از زبونی‌ای‌ باور نكردنی‌ مقابل‌ قاتلان‌ زن‌ و خواهرزاده‌اش‌، بر خون‌ پاك‌ آن‌ دو زن‌ تف‌ می‌اندازد. ولی‌ ما بر آن‌ باوریم‌ كه‌ این‌ گونه‌ سر خم‌ كردن‌ها در برابر اخوان‌، آتش‌ انتقام‌ از هزاران‌ ناهید و راضیه‌ ناكام‌ را در دل‌ مردم‌ و نیروهای‌ انقلابی‌ كشور، شعله‌ورتر خواهد گردانید.