گزارش‌هایی از وحشت‌، شناعت و فضاحت بنیادگرایان


از دیگر ولایات


قاسم ـ غزنی‌

باج‌گیری طالبی‌

در ولایت غزنی باجگیری طالبان از دكانداران در ماه رمضان شروع گردید كه البته این كار به شیوه خاص انجام می‌شد قسمی كه چند طالب به دكان بالا می‌شدند و با یك دید برق آسا به مالك دكان می‌گفتند كه مبلغ ۰۰۰ ۰۰۰ ۴ افغانی بدهید. در مقابل دكاندارانی كه می‌پرسیدند چرا؟ می‌گفتند: «این مقدار پول ذكات دكان شما است باید آنرا تأدیه نمایید.» حتی از بعضی دكانداران تا مبلغ ۰۰۰۰۰۰ ۱۲۰ افغانی نیز اخذ می‌نمودند.

بعد از چندی باجگیری دوباره تكرار گردید و اینبار بهانه آنان فرق داشت‌. به عوض ذكات بنام فطر روزه اخاذی می‌كردند.

مردم از این عمل طالبان به ستوه آمده سه بار قسمتی از بازار و دكانها به شكل اعتراض مسدود گردید. موضوع به قومندانی امنیه ولایت رسید. قومندانی در پاسخ به مردم گفت‌: «تا دیروز به پاتكها پول می‌دادید و اكنون كه ما پاتكها را از بین برده‌ایم‌، شما ذكات را به ما نمی‌دهید.» اعتراض دكانداران جایی را نگرفت و حتی این حركت مردم را یك عمل غیرشرعی و غیراسلامی‌! دانستند.


ط‌.ـ كویته‌.

دعوت سرمنشی ملل متحد به اسلام‌

Precautionary Measure of the UN to work under Taliban
گفته می‌شود فعالیتهای نماینده ملل‌متحد به آن دلیل ناكام می‌ماند كه در برابر «لشكریان اسلام‌»، بی‌ریش و بروت ظاهر می‌شود! ولی كاكاسام فكرش را كرده و همین نكته توجه كارتونیست پاكستانی را جلب كرده است‌.

یكی از دوستانم كه در دفتر ملل متحد مقیم كویته كار می‌كند، سال گذشته با رئیس دفتر مذكور سفری جهت توسعه فعالیت‌های ملل‌متحد به ولایت هرات داشت و ضمناً ملاقاتی با مولوی حمداله‌نانی والی هرات نمود كه قصه مختصرش چنین است‌: «زمانیكه داخل خانه والی شدیم او با پیراهن دراز سفید رنگ روی دراز چوكی نشسته و لبان خود را جمع گرفته بود. بعد از احوال پرسی‌، رئیس در رابطه با كارهایش خواهان همكاری او شد وی وقتی لبان خود را با شمله لنگی پاك نموده گفت‌: «تو به كلانت بگو كه ابتدا پیام مرا به منشی ملل متحد برساند و بعد من هر خواست او را قبول خواهم نمود.» من صحبت های والی را به رئیس ترجمه كردم‌. او قلم و كاغذ را گرفت و گفت‌: «چرا نه می‌رسانم‌.» والی چنین شروع كرد: «پیغام من به سرمنشی ملل متحد اینست كه اولاً باید خودش مسلمان شود و ثانیاً كافران سایر كشورها را به اسلام دعوت نماید، زیرا دین اسلام دین برحق است و ما به قوت همین دین توانستیم قدرت مستحكم را در شهر هرات بوجود بیآوریم‌.»


فرهادـ كاپیسا

«قربانیان پوست قربانی‌»

رادیو صدای امریكا در پروگرام دری ساعت چهارونیم صبح روز پنجشنبه دهم ثور ۷۶ از دندان دردی یاسرعرفات خبر میدهد و آنهم طوریكه احساس همدردی با او می‌كند و نظر داكتران معالج را راجع به علت دندان دردی وی جویا میشود و آنان نظر می‌دهند كه این دندان دردی در اثر مصرف زیاد فلان شیرنی خیلی خوشمزه ساخته فلان شركت امریكایی رخ داده است‌.

بشر دوستی و احساس عاطفی را ببینید! مگر رادیوی مذكور از شهادت بیش از ۲۰ نفر در قریه ده‌نو ولسوالی نجراب كه همه اطفال و زنان بودند، توسط بمب‌های پنجصد كیلویی طالبك‌های مزدور پاكستان و امریكا كه به تاریخ چهارم ثور بر سر شان بارید هیچ اطلاعی نمی‌دهد.

این جنگ و شكر رنجی‌ها بین طالبان و برادران شروفساد شان برسر تصاحب پوستهای قربانی در گرفته بود و هنوز موسم برداشت حاصل نرسیده‌! وای بحال دهقانان و مردم مظلوم این ولسوالی كه برادران مشترك‌المنافع (شر وفساد و طالبان‌) به بهانه عشر و ذكات در آن موسم برسر شان چه خواهند آورد؟

طالبان مزدور در چهارم ثور ۷۶ پوستهای قربانی را از مردم و ملاهای مساجد چند قریه به زور جمع نموده در موتر داتسن بار و به ولسوالی میبردند كه نیروهای شر وفساد از موضوع اطلاع یافته و در مسیر راه طالبك‌ها كمین كرده ماین گذاری می‌كنند. دو موتر داتسن طالبان در اثر برخورد با ماین تخریب شده و طالبان با پوستهای غنیمتی شان در زمین‌های اطراف پراكنده میشوند. ساعتی بعد طیاره «طلبه‌ی كرام‌» رسیده قریه را بمباران می‌كند و این فاجعه را میآفریند. اكنون یك هفته تمام است كه نجراب تحت بمباران و راكت باران طالبان قرار دارد.

طالبان همه عایدات مشروع و نامشروع را بنام عایدات بیت‌المال به جیب میزنند در حالیكه همه میدانند درین كشور دیگر نه «بیت‌» باقی مانده ونه هم «مال‌»، زیرا كارمندان و ماموران دولت اكثراً مدت پنج شش‌ماه و حتی بعضاً یكسال می‌شود معاش نگرفته اند.

ازبرادران شروفساد مغلوب شده‌ی طالبان‌،مردم دیگرگله ندارند، زیرا آنان تمام اموال را غارت و عایدات ولایت را صاف و ساده بنام «وند» اسلامی برای خود جمع كردند و رسماً بیت‌المال را ملغی قرار داد.