قسمت‌هایی از سخنرانی پروین دارابی در ونكور

اگر اجازه بدهیم‌، به نام خدا و مذهب‌
تا ابد مورد تبعیض قانونی قرار خواهیم گرفت‌


پروین دارابی با عکس خواهرش هما دارابی پروین دارابی زمانیكه وارد امریكا شد، بیش از ۵۰۰ دالر نداشت ولی با استعداد و پشت‌كارش‌، موفق به ‌كسب درجات بالا در رشته انجنیری گردید.

در می ۱۹۹۴ بعد از خود سوزی خواهرش هما دارابی‌، سیر حركت زندگیش تغییر خورد. او زندگی آرام و بی‌خیال را برای خود ننگ دانسته‌، بی‌تفاوت نشستن و مبارزه نكردن علیه عاملان خودسوزی خواهر شهیدش را فقط از فردی خاین به وجدان كه از مصایب و مشكلات زندگی چشم پوشی می‌كند، ساخته می‌دانست‌. وی در این مورد می‌گوید: «بعد از مرگ خواهرم دریافتم كه زندگی چیزی بزرگتر و بیشتر از داشتن زندگی امریكایی با موتر لوكس‌، خانه و خانواده است‌. باید بیشتر كاركرد تا مردم را به تحمل یكدیگر، قبول یكدیگر و زندگی باهم واداشت‌. من دیگر نمی‌توانم مثل سابق به كارهایم ادامه بدهم‌. می‌خواهم‌كاری كنم كه‌ به‌ نفع‌ توده‌ ها تمام شود.»

در نتیجه درسال ۱۹۹۴ «بنیاد هما دارابی‌» را تأسیس كرد كه هدفش را دفاع از حقوق بشر و حقوق زنان در مقابل بدرفتاری‌ های اجتماعی‌، فرهنگی و مذهبی تشكیل می‌دهد.

در این اواخر او در University of North Carolina, Feminist Majority و University of California Convention in Washington,D.C. سخنرانی‌هایی ایراد نموده است و در می ۱۹۹۴ یكی از مهمانان U.S. Congressional Human Rights Caucus بود كه در آنجا در مورد بد رفتاری‌های كه در جوامع اسلامی نسبت به زنان اعمال می‌گردد، صحبت كرد. (۱)


(....) علمای مذهبی برای پر كردن جیب خود و قدرت طلبی خود بما زنها گفتند كه این بی‌رحمی و قصی‌القلبی بدستور خالق متعال انجام می‌گیرد. و زنهای نادان و جاهل هم این حرفها را قبول كردند. كه براستی خداوند زن را برای اینكه جنس ظریف هست ذلیل و زیر نفوذ و كنترل مرد خلق كرده‌. هر چند كه تا به امروز علم پزشكی‌، تاریخ بشریت‌، و جنگ‌های جهانی اول و دوم ثابت كرده‌اند نه اینكه زن جنس ضعیف نیست بلكه از هر نظر بر جنس مرد برتری دارد.

دیگر از شگفت‌های من راجع به دین اینست كه بنابر قوانین این مذهب دختر در سن نه سالگی بالغ می‌شود در صورتیكه پسر در سن ۱۵ سالگی‌. سوال من از این علمای مذهبی اینست اگر ما زنها شش سال از مردها زودتر بلوغ پیدا می‌كنیم چطور شده كه خالق مرد را سرور زن اعلام كرده‌؟ آیا خالق با زن دشمنی داشته‌؟ و یا اینكه زن یكمرتبه در مدت نه سال بلوغ می‌كند عقل پیدا می‌كند و از همه نظر یك شخص كامل شمرده می‌شود و درست روزیكه نه سالش تمام می‌شود بنابه دستور خالق از همان روز دیگر از نظر رشد جسمی وفكری پیشروی نمی‌كند و در تمام عمرش در این مرحله فكری و عقلی درجا می‌زند تا پسر ۱۵ ساله بشود و كنترل زندگی زن را در دست بگیرد؟ بنابرین این موضوع برای من مساله مهمی است كه چرا خالق زن را اینقدر مهمتر و بالاتر از مرد خلق كرده و بعد اختیارش را داده دست مرد جنس ضعیفتر كه از نظر رشد فكری و عقلی شش سال عقب تر از زن بوده‌.

خانم‌ها خواهران محترم‌، سخنانی كه ملاها، آخوندها، آیت‌الله‌ها و حجت‌السلام ها می‌گویند سخنان خالق نیست این سخنان فقط گفته‌های مرد است و بس‌. برای مدت بیشتر از ۷۰ قرن از تاریخ مملكت ما می‌گذرد و در تمام این مدت‌، پدران ما، شوهران ما، پسران و برادران ما، قضات ما، رهبران مذهبی ما، سیاستمداران ما، و دولتداران ما، چون همه آنها مرد بودند به ما زنان یاد داده‌اند كه ما به عنوان یك فرد ارزشی در اجتماع نداریم‌. به ما گفتند و ما را تربیت كردند كه قبول كنیم كه ما باید خود را همیشه برای فامیل‌، شوهر، فرزند، مملكت‌، و ملت فدا كرده و در تمام عمر از ما به عنوان دختر یك مرد، زن یك مرد و مادر یك مرد سخن برده‌اند. ما بعنوان یك انسان و یك فرد تنها وجود خارجی نداشتیم و نداریم و اگر بگذاریم و اجازه بدهیم بنام خدا و مذهب ما را در زندان خانگی برای ابد جدا نگهداشته و مورد تبعیض قانونی قرار خواهند داد.

بنابر قوانین جمهوری اسلامی شهادت دو زن مطابق با شهادت یك مرد است‌. برای چه‌؟ آیا این زنی كه شش سال قبل از مرد بالغ می‌شود و در سن نه سالگی یك فرد كامل اجتماع شناخته می‌شود و باید از این سن روزی پنج بار نماز بخواند، روزه بگیرد، ازدواج كند، مسئولیت خانه و خانواده را بر دوش بگیرد، و برای اعمال خلاف قانون اسلامی كه انجام می‌دهد مورد شكنجه و ظلم قرار گیرد چطور یكمرتبه كم‌عقل و ناقص‌العقل شناخته می‌شود. چرا موقعیكه دختر نه ساله را در جمهوری اسلامی ایران تیرباران كرده و بقتل می‌رسانند این بچه نه ساله بالغ است و باید كفاف گناه خود را بدهد ولی وقتیكه زنی در مقابل قاضی كه یك مرد می‌باشد می‌خواهد در مورد ستمگری های شوهرش شهادت بدهد، شهادت تنهایی او كافی نیست و باید دو نفر باشند. چرا؟

ارزش جان زن نصف ارزش جان مرد است چرا؟ این یكی از بدترین قوانین در مورد زن است‌. آخر چطور می‌شود كه عمر یك بشر قانوناً نصف عمر یك بشر دیگر باشد. مگر ارزش عمر، حیات‌، جان مذكر و مونث باید بشناسد. سوال من اینست وقتی در اسلام می‌گوید یك «چشم برای یك چشم‌» و «یك سر برای یك سر» آیا اگر یك زنی مردی را كشت ما باید دو تا زن را بكشیم تا قصاص گرفته شود؟

مرد مسلمان می‌تواند در یك زمان چهار زن عقدی داشته و مرد مسلمان شیعه بعلاوه چهار زن عقدی هر چند زن صیغه می‌تواند داشته باشد. در صورتیكه همین دین به زن می‌گوید خدا یكی شوهر یكی‌. چرا؟

اسلام تنها مذهبی است كه بهشت را به عنوان یك مجلس طرب و عیاشی برای مرد معرفی می‌كند. قرآن راجع به بهشت می‌نویسد كه در یك باغ پربركت با گلهای رنگارنگ و فواره‌های درخشان شما مردان با فرشته‌های زیبایی كه پوست و رنگ شان مثل یاقوت و مروارید می‌درخشد سرگرم می‌شوید و این فرشته‌ها چشم شان غیر از شما كسی را نمی‌بیند و البته همه شان باكره هستند و هنوز دست هیچ انسانی به بدن لطیف آنها نخورده است‌. ولی در هیچ كجای قرآن راجع به اینكه به زن در بهشت چه می‌رسد صحبتی نشده‌.

قانون دیگری می‌گوید كه اگر بعد از ازدواج یك مرد متوجه بشود كه زنش دیوانه‌، كور، غشی‌، فلج و از نظر جنسی ناقص باشد این ازدواج باطل می‌شود. در صورتیكه اگر زن بعد از ازدواج بفهمد كه شوهرش دیوانه و یا از نظر جنسی ناقص است ممكن است كه بتواند تقاضای طلاق و یا باطل‌كردن ازدواج را بكند. لطفاً به این نكته توجه كنید كه كور بودن‌، فلج بودن و غشی بودن مرد دلیل طلاق برای زن نیست‌.

قانون دیگر اسلامی می‌گوید كه یك زن بالغ و باكره اگر با میل شخصی خودش بخواهد با مردی ازدواج كند باید از پدر و یا پدربزرگش اجازه رسمی بگیرد. درصورتیكه در هیچ كجا قانونی نیست كه بگوید حتی یك مرد دیوانه احتیاج دارد كه از پدر و یا مادرش اجازه رسمی برای ازدواج بگیرد. حتی قباله ازدواج را پدر و یا پدربزرگ دختر از جانب او امضاء كنند ولی پسر از جانب خودش امضاء می‌دهد. بنابرین یك زن فقط در رابطه با ازدواج دوم می‌تواند اختیار خود را درمورد ازدواج داشته باشد.

قانون دیگری می‌گوید كه یك زن مسلمان به هیچوجه نمی‌تواند با مرد نامسلمان ازدواج كند در صورتیكه یك مردم مسلمان شیعه اگر چه حق ازدواج دایمی با زن غیر مسلمان را ندارد ولی می‌تواند زن مسیحی و كلیمی را صیغه كند. حالا چرا كه زن كلیمی و مسیحی برای ازدواج دایمی خوب نیستند و برای صیغه كردن خوب هستند دلیل اینست كه برای زن هیچگونه ارزشی داده نشده غیر از اینكه زن چراگاهی برای ارضاء جنسی مرد و ماشین تولیدمثل بیشتر نیست و گرنه چطور می‌شود كه گفت شخصی بخاطر گرایش مذهبی‌اش برای زندگی دایمی برای مردی خوب نیست‌؟ خمینی در كتابش می‌گوید كه بهترین موقع ازدواج برای یك دختر در زمان بلوغش هست و افتخاری برای یك پدر بالاتر از این نیست كه دخترش عادت ماهانه‌اش را برای اولین بار در خانه شوهر آغاز كند و نه در خانه پدرش‌.

خمینی در جای دیگری در كتابش می‌گوید كه یك مرد می‌تواند با دختر كوچكتر از نه سال هم ازدواج كند ولی نباید با دختری كه سنش از هفت سال پایین‌تر است رابطه جنسی داشته باشد. ولی یك مرد می‌تواند حتی با دختر بچه شیرخواره هم ارضاء شهوت كند.

در جای دیگری می‌گوید كه یك زن حق دارد كه برای شیردادن بچه‌اش از شوهر تقاضای پول كند البته بهتر است كه مادر اینكار را انجام ندهد. ولی اگر مرد دایه‌ی را پیدا كند كه از مادر بچه برای شیردادن به بچه ارزانتر پول بگیرد مرد می‌تواند بچه را از مادرش گرفته و بدست دایه بدهد. البته دایه نباید زشت‌، بد تركیب و غیر مسلمان باشد. حالا قیافه دایه به شیردادنش چه ربطی دارد خودش یك موضوع جداگانه‌ایست‌.

زنان در كشورهای اسلامی از شركت كردن در ورزش ممنوع هستند. علت این موضوع همان جریان پوشیدگی زیورهای زن از چشم بیگانه است‌. در صورتیكه در همین مذهب می‌گوید كه مرد باید قسمت بدنش از بالای ناف با زانو را با شلوار گشاد بپوشاند. بنابر این ورزش كشتی‌گیری كه معمولاً فقط یك یونیفورم چسپیده به بدن است و در ایران كاملاً رواج دارد یك پوشاك غیر مذهبی است و تا امروز كسی راجع به پوشاك مردها غیر از اینكه نباید كراوات بزنند دخالتی نكرده‌. ولی لباس خانم‌ها را باید اداره ارشاد جمهوری اسلامی انتخاب كند.

این بود یك مقدار از قوانین یكطرفه مردپرور جمهوری اسلامی‌.





------------
۱ ـ این شرح حال مختصر به قلم Martha Bellisle را خانم دارابی با متن سخنرانی شان برای ما فرستاده بودند.