قاچاقبری‌ جنرال‌ داوود، جنرال‌ الماس‌، جنرال‌ مطلب‌بیگ‌، حضرت‌علی‌ و...

«لس‌آنجلس‌ تایمز» و راز آشكار


گویی‌ كم‌كم‌ رسانه‌های‌ امریكا نیز مجبور شده‌ اند گاهگاهی‌ گوشه‌هایی‌ از واقعیت‌های‌ هولناك‌ افغانستان‌ را انعكاس‌ دهند، واقعیت‌ گروگان‌ بودن‌ مردم‌ افغانستان‌ در دست‌ جنایت‌سالاران‌ اسلامی‌ كه‌ در كنار ارتكاب‌ جنایت‌های‌ دیگر، شبكه‌های‌ مافیای‌ هروئین‌ را اداره‌ می‌كنند.

چندی‌ پیش‌ «نیویارك‌ تایمز» با ذكر نام‌ عارف ‌نورزی‌ (كه‌ كرزی‌ او را با اعزاز مجاهد می‌نامد)، احمدولی‌كرزی‌ (برادر كرزی‌) و حاجی‌عزیز والی‌ هلمند طشت‌ رسوایی‌ خاینان‌ مزبور را از بام‌ جهان‌ انداخت‌. در گزارش‌ مفصل‌ زیر كه‌ ترجمه‌ خلاصه‌ای‌ از آن‌ تقدیم‌ می‌شود، نویسنده‌ چلوصاف‌ جنرال‌ داوود، جنرال‌ مطلب‌بیگ‌، حضرت‌علی‌، جنرال‌ حاجی‌الماس‌ و دیگر تبهكاران‌ قاچاقبر را از آب‌ می‌كشد. طبعاً اگر نشریه‌ و نویسنده‌ نه‌ یك‌ امریكایی‌ بلكه‌ هر دو یا یكی‌ افغان‌ می‌بودند، «جنرال‌»های‌ فوق‌ خود را می‌دریدند و وزارت‌ عدلیه‌ و اطلاعات‌ و فرهنگ‌ هم‌ به‌ كمك‌ آنان‌ شتافته‌ و نشریه‌ و گزارشگر را «طبق‌ قانون‌» محاكمه‌ می‌كردند! اما از آنجا كه‌ «لس‌آنجلس‌ تایمز» و گزارشگرش‌ پل‌واتسن Paul Watson از كشور قیم‌ و بادار و ولی‌نعمت‌ شان‌ هستند از سنگ‌ و چوب‌ صدا بر می‌آید و از جانیان‌ مذكور نه‌. اگر عارف‌نورزی‌، احمدولی‌كرزی‌، حاجی‌عزیز، داوود، الماس‌، حضرت‌علی‌، مطلب‌بیگ‌ وغیره‌ خاین‌ و خایف‌ نمی‌بودند، از طرق‌ مختلف‌ علیه‌ روزنامه‌ امریكایی‌ دعوا و برای‌ اعاده‌ «حیثیت‌» خود تلاش‌ می‌كردند. اما اینان‌ بیشرمی‌ و بی‌غیرتی‌ پذیرفتن‌ هر بی‌آبرویی‌ در سطح‌ جهانی‌ را دارند مشروط‌ بر اینكه‌ بر قدرت‌ باقی‌ بمانند. البته‌ اینرا هم‌ خوب‌ می‌دانند كه‌ اگر در مقابل‌ هر روزنامه‌ای‌ معتبر خود را تكان‌ دهند، رهزنی‌ها و پستی‌های‌ دیگر شان‌ هم‌ آفتابی‌ خواهد شد و بناءً فقط‌ یاد دارند بگویند «ادعا در مورد قاچاق‌ هروئین‌ آنان‌ دروغ‌ و ساخته‌ دشمنان‌ است‌!» گپ‌ بی‌ارزش‌ خنده‌آوری‌ كه‌ به‌ استثنای‌ صاحبان‌ خارجی‌ شان‌ هیچكس‌ آن‌ را جدی‌ نمی‌گیرد. اگر قاچاقبری‌ شان‌ را منكر می‌شوند لكه‌های‌ خون‌ مردم‌ از سر و روی‌ شان‌ را چه‌ می‌كنند؟

و راستی‌ سوال‌ دیگری‌ كه‌ در ذهن‌ هر هموطن‌ ما خطور می‌كند: چرا این‌ گزارش‌ را هیچكدام‌ از مطبوعات‌ كشور به‌ چاپ‌ نرسانید؟ چون‌ اكثراً نوكر بنیادگرایان‌ اند؟ از ترس‌ لچكی‌ و تهدید جنایت‌سالاران‌؟ یا اینكه‌ ماهیت‌ ارتجاعی‌ و سازشكارانه‌ آنها چنین‌ ایجاب‌ می‌كند؟ «پیام‌ زن‌»


«لس‌آنجلس‌ تایمز» ۲۹ می‌ ۲۰۰۵ در مقاله‌ای‌ با عنوان‌ «افغانستان‌: محصول‌ یأس‌» مقامات‌ رسمی‌ غربی‌ از كشور نو پای‌ هروئینی‌ هشدار می‌دهند كه‌ در آن‌ قاچاقبران‌ مواد مخدر با مصونیت‌ عمل‌ می‌كنند. و ادعا می‌شود كه‌ برخی‌ از آنان‌ حمایت‌ كارمندان‌ بلندپایه‌ را با خود دارند.

سربازان‌ امریكایی‌ با جنگ‌سالارانی‌ متحد شدند كه‌ برای‌ آنان‌ نیروهای‌ زمینی‌ در نبرد علیه‌ طالبان‌ فراهم‌ كردند. بعضی‌ از متحدان‌ مذكور متهم‌ اند كه‌ بزرگترین‌ قاچاقچیان‌ هروئین‌ می‌باشند كه‌ شبكه‌های‌ تولیدی‌ مواد مخدر، باندهای‌ جنایتكار و حتی‌ اعضای‌ نیروی‌ پلیس‌ مبارزه‌ علیه‌ مواد مخدر را تحت‌ كنترول‌ دارند. در صورتی‌ كه‌ قیمت‌ درست‌ باشد، آنان‌ مایلند تا با بقایای‌ طالبان‌ به‌ معامله‌ بپردازند.

حامدكرزی‌ رئیس‌ جمهور تحت‌ حمایت‌ امریكا به‌ منظور به‌ رسمیت‌ شناختن‌ قدرت‌ سیاسی‌ جنگ‌سالاران‌ و پذیرفتن‌ این‌ خطر بالقوه‌ كه‌ نزدیك‌ خود نگهداشتن‌ جنگ‌سالاران‌، كنترول‌ شان‌ را آسانتر خواهد ساخت‌، تعدادی‌ از آنان‌ را شامل‌ حكومت‌ منتخب‌ خود كرده‌ است‌.

الكساندر شمیت‌ Alexandre Schmidt رئیس‌ شعبه‌ جرایم‌ مواد مخدر ملل‌ متحد در افغانستان‌ گفت‌ كه‌ «پول‌ حاصل‌ از مواد مخدر مطلقاً در خدمت‌ گروههای‌ تروریستی‌ قرار می‌گیرد... اكثر افراد مظنون‌ به‌ علت‌ مداخله‌ مقامات‌ عالی‌ ظرف‌ ۴۸ ساعت‌ رها می‌شوند.»

جگرن ‌نعمت‌اله ‌نعمت‌ آمر یك‌ تیم‌ محلی‌ مبارزه‌ با مواد مخدر، مانند شكارچی‌ای‌ ناامید عكس‌های‌ قاچاقبرانی‌ را كه‌ از چنگش‌ رها شده‌ اند، نگهداری‌ می‌كند.

یك‌ عكس‌ زندانی‌ای‌ را نشان‌ می‌دهد كه‌ كلاه‌ پكول‌ گشادی‌ به‌ سر دارد و در برابر ۱۰ پوند افیون‌ جابجا شده‌ در خریطه‌ای‌ پلاستیكی‌ به‌ روی‌ میز، ایستاده‌ است‌. او در فبروری‌ دستگیر شده‌ و همان‌ روز بعد از چند ساعت‌ رها گردید.

او عكس‌ دیگری‌ را نشان‌ داد از مردی‌ با دستبند پلیس‌ در كنار ۶۲ پوند افیون‌. یك‌ قاضی‌ ولایت‌ او را به‌ ۱۰ تا ۱۵ سال‌ حبس‌ محكوم‌ كرد، اما محكمه‌ای‌ بالاتر دستور رهایی‌ او را داد.

یكی‌ از كلانترین‌ قاچاقبران‌ كه‌ نعمت‌ او را با ۱۱۴ پوند هروئین‌ دستگیر كرده‌ بود اصلاً به‌ محكمه‌ آورده‌ نشد زیرا حارنوال‌ محل‌ او را در اواخر مارچ‌ رها كرد. نعمت‌ اظهار داشت‌ كه‌ در كندز كه‌ یكی‌ از مزدحمترین‌ راه‌های‌ قاچاق‌ هروئین‌ دنیاست‌، یكچنان‌ اعمالی‌ (رها كردن‌ قاچاقبران‌) امری‌ عادی‌ است‌.

نعمت‌ می‌گوید كه‌ به‌ محض‌ آنكه‌ او و افرادش‌ قاچاقبران‌ را دستگیر می‌كنند، مقامات‌ فاسد آنان‌ را آزاد می‌سازند. بسیاری‌ دیگر از این‌ قاچاقبران‌ اصلاً دست‌ نیافتنی‌ اند زیرا دوستان‌ قدرتمند و مهمی‌ دارند.

نعمت‌ لیستی‌ چهار صفحه‌ای‌ از شكارهای‌ از دست‌ رفته‌اش‌ را با خود دارد. او در حالیكه‌ لیست‌ را می‌خواند سرش‌ را به‌ علامت‌ ابراز تنفر تكان‌ می‌داد. از ۱۷ نفری‌ كه‌ امسال‌ دستگیر كرده‌ بود تنها سه‌ تن‌ از آنان‌ هنوز محبوس‌ اند.

او گفت‌: «لیست‌ كامل‌ نام‌ و نشان‌ تمام‌ قاچاقچیان‌ را داریم‌... اما نمی‌توانیم‌ آنان‌ را بگیریم‌ زیرا آنان‌ دارای‌ قدرت‌ اند و نه‌ ما.»

لیست‌ آنانی‌ كه‌ با سوداگری‌ هروئین‌ سر و كار دارند تا به‌ بالاها تا به‌ دولت‌ كرزی‌ می‌رسد.

نعمت‌ و یك‌ قاچاقچی‌ افغان‌، از میان‌ قاچاقبران‌ از جنرال‌ محمدداوود جنگ‌سالار سابق‌ نام‌ بردند كه‌ در حال‌ حاضر معاون‌ رئیس‌ مبارزه‌ با مواد مخدر در وزارت‌ داخله‌ می‌باشد.

یك‌ كارمند كمسیون‌ حقوق‌ بشر در شرق‌ افغانستان‌ گفت‌ كه‌ پلیس‌ در ولایت‌ ننگرهار وجود تجار هروئین‌ و سایر جنایتكاران‌ واسطه‌دار را همواره‌ نادیده‌ می‌گیرد هر چند ظاهراً موضعی‌ شدید علیه‌ كشت‌ خشخاش‌ اختیار می‌كند. پلیس‌ ولایت‌ زیر قومندانی‌ جنگ‌سالار حضرت‌علی‌ قرار دارد كه‌ نیروی‌ عمده‌ زمینی‌ را برای‌ كمك‌ به‌ سربازان‌ امریكایی‌ در تلاش‌ آنان‌ جهت‌ گرفتاری‌ اسامه‌ در توره‌بوره‌ فراهم‌ آورد.

متحدان‌ امریكا یگانه‌ كسانی‌ نیستند كه‌ از ثروت‌ سرشار هروئین‌ سود می‌اندوزند. طالبان‌ نیز در این‌ تجارت‌ كه‌ بر اساس‌ تخمین‌ ملل‌ متحد ارزش‌ سالیانه‌ آن‌ به‌ ۳بلیون‌ دالر بالغ‌ می‌شود، سهیم‌ اند. جنگ‌سالاران‌ كه‌ زمانی‌ علیه‌ طالبان‌ می‌جنگیدند، بر محموله‌های‌ مواد مخدر كه‌ به‌ پاكستان‌، ایران‌ یا تاجكستان‌ فرستاده‌ می‌شوند مالیه‌ وضع‌ كرده‌ اند. پلیس‌ها و دو قاچاقبر كه‌ مدعی‌ معامله‌گری‌ با طالبان‌ بودند، گفتند كه‌ در صورتی‌ كه‌ طالبان‌ پول‌ نقد بپردازند، آنان‌ گذشته‌ را گاو خورده‌ می‌پندارند.

یك‌ تن‌ از كارمندان‌ عالیرتبه‌ غربی‌ مبارزه‌ بر ضد مواد مخدر گفت‌ كه‌ بعضی‌ سلاطین‌ هروئین‌ راه‌ شان‌ را تغییر داده‌ اند زیرا قبل‌ بر این‌ ملیون‌ها دالر از درك‌ قاچاق‌ به‌ دست‌ آورده‌ اند و حالا منافع‌ خود را در اصلاحات‌ و سیاست‌ می‌بینند. او كه‌ نخواست‌ نامش‌ افشا شود گفت‌: «دیگران‌ هنوز هم‌ به‌ قاچاق‌ مواد مخدر مشغول‌ اند كه‌ امروز بخشی‌ از دولت‌ را در بالاترین‌ سطح‌ تشكیل‌ می‌دهند. نظر اینست‌ كه‌ آنان‌ نباید زیاد در ولایات‌ رها شوند بلكه‌ به‌ مقامات‌ رسمی‌ در مركز گمارده‌ شوند تا بهتر كنترول‌ گردند.»

اما كارمند مذكور گفت‌ كه‌ در مورد فایده‌ این‌ استراتژی‌ شك‌ دارد.

در اواخر ۲۰۰۱، «نیروهای‌ ویژه‌ امریكا» و ماموران‌ «سیا» با «ائتلاف‌ شمال‌» كار كردند تا هزاران‌ طالب‌ را در كندز محاصره‌ كنند. جنگ‌ برای‌ تسخیر شهر موجب‌ ایجاد روابط‌ نزدیك‌ نیروهای‌ امریكایی‌ با جنگ‌سالار داوود كه‌ منشی‌ مالی‌ احمدشاه‌مسعود بود، شد.

پیش‌ از تهاجم‌ امریكا به‌ افغانستان‌، كارمندان‌ وزارت‌ خارجه‌ دست‌ داشتن‌ «ائتلاف‌ شمال‌» به‌ تجارت‌ هروئین‌ را از عواملی‌ ذكر می‌كردند كه‌ امریكا نباید از ملیشاهای‌ ضد طالب‌ به‌ طور علنی‌ پشتیبانی‌ كند.

اما پلیس‌ و قاچاقبران‌ در مصاحبه‌هایی‌ ابراز داشتند كه‌ داوود از استفادهِ تجارت‌ هروئین‌ جهت‌ تمویل‌ جنگ‌ ضد طالبان‌ فراتر رفت‌: او قاچاق‌ مواد مخدر را به‌ یك‌ تجارت‌ خانوادگی‌اش‌ بدل‌ كرده‌ است‌. آنان‌ گفتند كه‌ داوود با آنكه‌ در اگست‌ گذشته‌ توسط‌ كرزی‌ به‌ دولت‌ مركزی‌ آورده‌ شده‌ است‌، هنوز هم‌ از تجارت‌ خشخاش‌ و هروئین‌ سود می‌برد.

نعمت‌ مامور اسبق‌ استخبارات‌ كه‌ ۲۵ سال‌ است‌ در نیروی‌ پلیس‌ كار می‌كند، برادر داوود، حاجی‌آغا را به‌ عنوان‌ مسئول‌ تجارت‌ هروئین‌ خاندان‌ داوود متهم‌ نموده‌ گفت‌ كه‌ وقتی‌ افرادش‌ قاچاقبران‌ كوچك‌ را دستگیر كردند، داوود آنان‌ را آزاد كرد.

او افزود كه‌ چهار تن‌ از افسران‌ خودش‌ برای‌ قاچاقبران‌ كار می‌كنند. حتی‌ با به‌ حساب‌ درآوردن‌ آنان‌، واحد ۱۵ نفری‌ نیروی‌ ناچیزی‌ است‌. او در حالیكه‌ كلكین‌ كوچك‌ دفترش‌ در زیر زمین‌ حوزه‌ را بسته‌ و صدایش‌ را آهسته‌ می‌ساخت‌، گفت‌ كه‌: به‌ هیچكس‌ اعتماد ندارد، مخصوصاً به‌ جنرال‌ مطلب‌بیگ‌ آمرش‌ كه‌ قبلاً معاون‌ داوود بود.

نعمت‌ مدعی‌ شد كه‌ افراد جنرال‌ بیگ‌ با جیره‌ كردن‌ گاز و امتناع‌ از گسیل‌ نیروی‌ كمكی‌ به‌ او در حمله‌های‌ ضد قاچاقبران‌، كار وی‌ را بی‌ اثر می‌سازند. بیگ‌ چهار بار او را عزل‌ نموده‌ اما قومندان‌ نیروی‌ ضد مواد مخدر در كابل‌ مجدداً او را به‌ وظیفه‌ گماشته‌ است‌.

نعمت‌ گفت‌ كه‌ چندین‌ بار گزارش‌ افراد مظنون‌ را به‌ آمرانش‌ داده‌ است‌ و در نوامبر با مقامات‌ امریكایی‌ كه‌ با پلیس‌ ضد مواد مخدر در كابل‌ كار می‌كنند تماس‌ گرفت‌. وقتی‌ از صحبت‌هایش‌ نتیجه‌ای‌ به‌ دست‌ نیاورد در فبروری‌ گذشته‌ بار دیگر یك‌ معاون‌ معتمدش‌ را به‌ غرض‌ ابراز شكایت‌ به‌ پایتخت‌ فرستاد.

داوود دست‌ داشتن‌ در تجارت‌ مواد مخدر را انكار كرد اما گفت‌ كه‌ سایر مقامات‌ بالایی‌ دولتی‌، پلیس‌ و قومندانان‌ ملیشاها در این‌ كار ملوث‌ اند.

داوود در مصاحبه‌ای‌ گفت‌ كه‌ او و برادرش‌ رابطه‌ای‌ با خشخاش‌ و هروئین‌ ندارند و نیز هیچ‌ قومندان‌ «ائتلاف‌ شمال‌» دست‌ به‌ قاچاق‌ مواد مخدر نزده‌ اند زیرا مسعود آن‌ را تحمل‌ نمی‌كرد. او دشمنان‌ را مسئول‌ پخش‌ دروغ‌ها درباره‌ وی‌ دانست‌.

مقامات‌ غربی‌ منهمك‌ در مبارزه‌ علیه‌ مواد مخدر به‌ طور خصوصی‌ گفتند كه‌ داوود زمانی‌ یك‌ قاچاقبر مواد مخدر بود اما اكنون‌ به‌ او به‌ مثابه‌ رهبری‌ متعهد در مبارزه‌ علیه‌ مخدرات‌ اعتماد دارند.

شمیت‌ گفت‌: «جنرال‌ داوود مطلقاً عنصری‌ كلیدی‌ در امحای‌ مواد مخدر به‌ شمار می‌رود. یك‌ قاچاقبر جوان‌ كندزی‌ اظهار داشت‌ كه‌ در چاه‌های‌ دهات‌ به‌ حد كافی‌ خشخاش‌ جابجا شده‌ است‌ كه‌ ۱۰ الی‌ ۵ سال‌ دیگر نیز لابراتوارها و قاچاقچیان‌ را می‌تواند مصروف‌ نگهدارد ولو كشت‌ خشخاش‌ كاملاً متوقف‌ شود.»

وزارت‌ داخله‌ می‌گوید كه‌ «نیروی‌ ویژه‌ مواد مخدر» سال‌ گذشته‌ عملیات‌ را در سه‌ ولایت‌ از ۳۴ ولایت‌ انجام‌ دادند كه‌ در نتیجه‌ ۷۰ لابراتوار و ۸۸ تن‌ چرس‌ ـ تقریباً ۲ درصد كل‌ تولید افغانستان‌ ـ تخریب‌ شدند.

یك‌ مامور امریكایی‌ ضد مواد مخدر خاطرنشان‌ نمود كه‌ «كوشش‌ برای‌ پاك‌ ساختن‌ افغانستان‌ از مواد مخدر به‌ پاك‌ كردن‌ یك‌ ساحل‌ با یك‌ سطل‌ می‌ماند.»

یك‌ دیپلمات‌ غربی‌ در كار ضد مواد مخدر بیان‌ داشت‌ كه‌ نیروی‌ ویژه‌ به‌ گرفتاری‌ افراد اصلی‌ در شبكه‌های‌ مواد مخدر نپرداخته‌ است‌ زیرا نظام‌ عدلی‌ بسیار ضعیف‌ است‌. او هم‌ كه‌ از افشای‌ نامش‌ خودداری‌ نمود گفت‌: «انجام‌ تعقیب‌ قانونی‌ قاچاقبران‌ مشكل‌ است‌ عمدتاً به‌ این‌ دلیل‌ كه‌ آنان‌ رشوه‌ می‌دهند.»

درین‌ مورد شمیت‌ گفت‌ قاضیان‌ به‌ آسانی‌ رشوه‌ می‌گیرند چون‌ معاش‌ ماهانه‌ شان‌ فقط‌ حدود ۱۰۰ دالر است‌.

قاچاقچی‌ای‌ كندزی‌ گفت‌ كه‌ پریشان‌ نیست‌. او به‌ داوود به‌ عنوان‌ یكی‌ از واسطه‌هایش‌ حساب‌ می‌كند. او گفت‌ كه‌ در تابستان‌ ۲۰۰۳ برای‌ دوباره‌ بدست‌ آوردن‌ یك‌ بسته‌ هروئین‌ به‌ ارزش‌ ۲۰۰ هزار دالر كه‌ در تونل‌ سالنگ‌ توقیف‌ شده‌ بود، داوود به‌ كمكش‌ شتافت‌.

قاچاقچی‌ مذكور پیشبینی‌ می‌كند كه‌ تلاش‌های‌ بازدارنده‌ی‌ دولت‌ علیه‌ تجارت‌ مواد مخدر مفید خواهد بود. افزایش‌ دستگیری‌ها و تهدیدات‌ باعث‌ قطع‌ رقابت‌ و كاهش‌ عرضه‌ی‌ زیاده‌ از حد مخدرات‌ خواهد شد چیزی‌ كه‌ سال‌ گذشته‌ قیمت‌ها را تا دو سوم‌ پائین‌ آورد. «هر قدر فشار بیشتر شود به‌ همان‌ اندازه‌ تجارت‌ رونق‌ و قیمت‌ها افزایش‌ خواهند یافت‌... تعداد معامله‌گران‌ كم‌ خواهد شد و میزان‌ درآمد من‌ بالا خواهد رفت‌. سوداگران‌ حرفه‌ای‌ باقی‌ خواهند ماند كه‌ واسطه‌های‌ خوبی‌ هم‌ دارند.»

پلیس‌های‌ موظف‌ بازرسی‌ راهها كه‌ ماهانه‌ ۶۰ دالر معاش‌ دارند وقتی‌ از كار به‌ خانه‌ برمی‌گردند منتظر دریافت‌ تهدیدهای‌ به‌ مرگ‌ می‌مانند. آنان‌ پریشان‌ خانواده‌های‌ خود اند. محمدنذیر گفت‌ «وقتی‌ خانه‌ را به‌ سوی‌ وظیفه‌ ترك‌ می‌گویم‌ به‌ اطفالم‌ گوشزد می‌كنم‌ كه‌ لطفاً بیرون‌ نروید. هر چیز كار داشته‌ باشید به‌ من‌ بگویید تا بیاورم‌... ما می‌ترسیم‌. حتی‌ اگر پشكی‌ در خانه‌ام‌ داخل‌ شود تكان‌ می‌خورم‌ و فكر می‌كنم‌ كسی‌ برای‌ كشتنم‌ آمده‌ است‌.»

تیم‌ ۱۳ نفره‌ نذیر كه‌ از ۹ ماه‌ پیش‌ كار را شروع‌ كرده‌ بیش‌ از ۳۰ قاچاقبر را به‌ دام‌ انداخته‌ است‌. اولین‌ شكار تیم‌، افسران‌ پلیس‌ با یونیفورم‌ و مسلح‌ با بم‌ دستی‌ و تفنگ‌ بود كه‌ ۲۴ پوند چرس‌ در كوله‌پشتی‌ای‌ در یك‌ موتر ملكی‌ با خود داشتند.

به‌ قول‌ شمس‌الدین‌ از اعضای‌ تیم‌، یكی‌ از خطرناكترین‌ دستگیری‌های‌ تیم‌ تابستان‌ گذشته‌ بود كه‌ ۴۰۰ پوند چرس‌ داخل‌ یك‌ تانكر گاز كه‌ از شمال‌ افغانستان‌ می‌آمد، جاسازی‌ شده‌ بود. قاچاقبران‌ سعی‌ كرده‌ بودند از بوی‌ چرس‌ با قاش‌های‌ تربوز جلو گیرند. هنگامی‌ كه‌ پلیس‌ مقابل‌ راننده‌ قرار گرفت‌، او توسط‌ موبایل‌اش‌ خواستار كمك‌ شد. سپس‌ پیشنهاد رشوه‌ را كرد و وقتی‌ اینهم‌ كارگر نیفتاد، از جنرال‌ حاجی‌محمدالماس‌ یك‌ جنگ‌سالار «ائتلاف‌ شمال‌» كه‌ نیروهایش‌ مشهور به‌ رهزنی‌ها و كشتارهای‌ متعدد در پایتخت‌ اند، كمك‌ طلبید.

پلیس‌ها در راه‌ شان‌ به‌ طرف‌ زندان‌ متوجه‌ شدند كه‌ توسط‌ دو موتر سرف‌ پر از مردان‌ تفنگدار تعقیب‌ می‌شوند.

شمس‌الدین‌ به‌ یاد می‌آورد كه‌ ساعت‌ تقریباً یك‌ آن‌ شب‌ صدای‌ زنگ‌ تلفن‌ بیدارش‌ ساخت‌. او كه‌ در كنار خانمش‌ دراز كشیده‌ بود از خشم‌ شنیدن‌ صدایی‌ تلفن‌ كه‌ او را تهدید می‌كرد، عرق‌ كرد.

چند روز بعد كه‌ با دیگر افسران‌ در مقر تیم‌ ضد مواد مخدر نشسته‌ بود، باز هم‌ همان‌ مرد تلفن‌ و تهدیدش‌ را تكرار كرد. شمس‌الدین‌ گفت‌: «تمام‌ این‌ مردم‌ خود را در اردوی‌ دولت‌ دارند.»

یك‌ هفته‌ بعد از دستگیری‌ شان‌، راننده‌ و معاونش‌ آزاد شده‌ و با تانكر خود محبس‌ را ترك‌ كردند.

جنگ‌سالار الماس‌ منكر قاچاقبری‌ شده‌ و گفت‌ كه‌ پلیس‌ شدیداً فاسد است‌. او ابراز داشت‌: «در واقع‌ پلیس‌ كابل‌ خواب‌ است‌ و رهزنان‌ و جنایتكاران‌ به‌ پلیس‌ ملی‌ رفته‌ اند. هر زمانی‌ كه‌ آنان‌ مرتكب‌ جرمی‌ می‌شوند از یك‌ قومندان‌ نام‌ می‌گیرند كه‌ افراد او آن‌ جرم‌ را مرتكب‌ شده‌.»

شمس‌الدین‌ ۲۳ ساله‌ مانند بسیاری‌ دیگر از پلیس‌های‌ در خط‌ اول‌ مبارزه‌ بر ضد مواد مخدر از اینكه‌ جنگ‌سالارانی‌ با گذشته‌ طولانی‌ جنایت‌پیشگی‌ و تجاوزكاری‌ در كشور، به‌ مقامات‌ عالی‌ پلیس‌ گمارده‌ شده‌ و افسران‌ پلیس‌ را تابع‌ و تحت‌ فرمان‌ خویش‌ دارند، خشمگین‌ است‌.

او نالید: «من‌ تنها به‌ این‌ ۱۲ نفر در تیم‌ام‌ اعتماد دارم‌. دولت‌ ما یك‌ دولت‌ واقعی‌ نیست‌. دعا و امید می‌كنم‌ كه‌ روزی‌ یك‌ خارجی‌ به‌ حیث‌ رئیس‌ ما آمده‌ و بالای‌ سر ما ایستاده‌ و ما را نظارت‌ كند. در دولت‌ ما اداره‌ وجود ندارد و افغان‌ها در آن‌ فاقد صلاحیت‌ اند.»

شرق‌ كابل‌ یكی‌ از قدیمی‌ترین‌ مناطق‌ زرع‌ مواد خشخاش‌ افغانستان‌ به‌ شمار می‌رود كه‌ كرزی‌ كوشیده‌ اختلاف‌ بین‌ پلیس‌ـ جنگ‌سالار در آنجا را در وجود حضرت‌علی‌ حل‌ كند.

مقامات‌ غربی‌ قومندان‌ پلیس‌ ننگرهار را بخاطر برخورد شدید وی‌ مقابل‌ كشت‌ خشخاش‌ می‌ستایند. زراعت‌ خشخاش‌ در این‌ ناحیه‌ به‌ طور چشمگیری‌ كاهش‌ یافته‌ است‌.

اما جانداد سپین‌غر رئیس‌ دفتر زون‌ شرق‌ كمسیون‌ مستقل‌ حقوق‌ بشر افغانستان‌ گفت‌ كه‌ پلیس‌های‌ حضرت‌علی‌ هر روز مردم‌ بیگناه‌ را دستگیر كرده‌ و مرتكب‌ سایر جنایات‌ جدی‌ می‌شوند در حالیكه‌ قاچاقچیان‌ مواد مخدر و جنایتكاران‌ واسطه‌دار دیگر را آزاد می‌گذارند.

«حضرت‌علی‌ تنها جلو كشت‌ مواد را گرفته‌ و نه‌ قاچاق‌ آنها را. نمی‌دانم‌ چرا امریكا و دولت‌ كرزی‌ از او پشتیبانی‌ می‌كنند.»

داوود گفت‌ كه‌ حضرت‌علی‌ را به‌ كابل‌ احضار كرده‌ بود تا به‌ آن‌ ادعاها جواب‌ دهد و خوشحال‌ است‌ كه‌ ادعاهای‌ مذكور دروغ‌ بودند. حضرت‌علی‌ دشمنان‌ را مسئول‌ پخش‌ آن‌ دروغ‌ها درباره‌ خود قلمداد كرد.

در دهات‌ افغانستان‌ مردم‌ بی‌ قدرت‌ مثل‌ جانان‌خان‌ از دره‌نور اظهار می‌دارند كه‌ می‌خواهند یكبار و برای‌ همیشه‌ از شر جنگ‌سالاران‌ خلاص‌ شوند و تعجب‌ می‌كنند كه‌ چرا كرزی‌ به‌ آنان‌ بیشتر قدرت‌ می‌دهد.

جانان‌خان‌ گفت‌: «دموكراسی‌ به‌ معنی‌ آزادی‌ و حكومت‌ مردم‌ است‌. اما در افغانستان‌ اگر به‌ قومندانی‌ بگویی‌ كه‌ این‌ اشتباهات‌ را تو كرده‌ای‌ و لطفاً وظیفه‌ را ایلا بده‌، قومندان‌ تفنگش‌ را كشیده‌ و تو را می‌كشد.»