افسانه‌نوروزی‌ زنی‌ كه‌ در دفاع‌ قهرمانانه‌ از عزت‌ و عصمت‌ خویش‌ جلادان‌ جمهوری‌ اسلامی‌ را از پای‌ درآورد اینك‌ سرفرازانه‌ پشت‌ درهای‌ بسته‌ زندان‌ انتظار اعدام‌ را می‌كشد.

این‌ زن‌ دلیر كه‌ ۷ سال‌ از زندانی‌ شدنش‌ سپری‌ شده‌ و در این‌ مدت‌ تحت‌ فشارهای‌ شدید روحی‌ و جسمی‌ قرار گرفته‌ است‌ قربانی‌ دسیسه‌سازی‌ رئیس‌ پلیس‌ جزیره‌ كیش‌ است‌. رئیس‌ با اعزام‌ شوهر افسانه‌ به‌ جای‌ دیگر، به‌ قصد تجاوز، به‌ زور وارد خانه‌اش‌ می‌شود. ولی‌ به‌ قول‌ خبرنگاری‌ افسانه‌ به‌ جای‌ آنكه‌ از فرط‌ وحشت‌ قدرت‌ حركت‌ را از دست‌ بدهد به‌ مقابله‌ جانانه‌ پرداخته‌ و رئیس‌ جنایتكار را به‌ آن‌ دنیا می‌فرستد. با آنكه‌ ادعاهای‌ افسانه‌ بعد از معاینات‌ طبی‌ قانوناً ثابت‌ شده‌ ولی‌ این‌همه‌ نزد بیدادگاه‌ رژیم‌ بی‌بها است‌ و عدالت‌ بربرمنشانه‌اش‌ فقط‌ اعدام‌ افسانه‌ را می‌خواهد. افسانه‌ از شرافتش‌ به‌ دفاع‌ برخاست‌ و اگر در كشوری‌ دور از تعفن‌ بنیادگرایی‌ می‌زیست‌ تبرئه‌ و آزاد می‌شد اما از آنجایی‌ كه‌ او خون‌ فرد عادی‌ای‌ نه‌ بلكه‌ خون‌ ناپاك‌ بیشرفی‌ چون‌ رئیس‌ پلیس‌ را جاری‌ ساخته‌، حالا هرطوری‌ شده‌ باید از سوی‌ رژیمی‌ فاسدپرور و تبهكار مجازاتش‌ كمتر از اعدام‌ نباشد.

ملت‌ آگاه‌ ایران‌ و خانواده‌ شریف‌ افسانه‌ این‌ عمل‌ دلیرانه‌ی‌ دختر نجیب‌ شان‌ را افتخار دانسته‌ و با قاطعیت‌ و سربلندی‌ در كنارش‌ ایستاده‌اند اما او نزد ولایت‌ فقیه‌، سزاوار اعدام‌ محسوب‌ می‌شود. باید چنین‌ باشد. از جمهوری‌ اسلامی‌ خونخوار كه‌ كشتار هزاران‌ زندانی‌ را در ۱۳۷۶ و تجاوز به‌ دختران‌ باكره‌ی‌ زندانی‌ را در كارنامه‌ ننگین‌اش‌ دارد، توقعی‌ بیش‌ از این‌ نیست‌.

سرنوشت‌ افسانه‌ با سرنوشت‌ هزاران‌ هزار زن‌ و دختر سیهروز افغانستانی‌ گره‌ خورده‌ است‌ كه‌ در برابر چشم‌ اقارب‌ و عزیزان‌ شان‌ و در كنار نعش‌ برادران‌ خود مورد تجاوز، هتاكی‌، لت‌وكوب‌، سینه‌بریدن‌، رقصاندن‌ و ازدواج‌های‌ غیرانسانی‌ و اجباری‌ قرار گرفته‌ و می‌گیرند. ما با توجه‌ به‌ ماهیت‌ خون‌آشام‌ «ائتلاف‌ شمال‌» كه‌ دولت‌ و ارگان‌های‌ دیگر را در چنگال‌ دارد نمی‌خواهیم‌ با رجوع‌ به‌ آن‌ كه‌ خواستار لغو اعدام‌ افسانه‌ شوند، به‌ افسانه‌ی‌ پرغرور توهین‌ روا داریم‌. ولی‌ آرزو می‌كنیم‌ كه‌ همبستگی‌ و هماهنگی‌ مشخص‌ و عملی‌ تمام‌ تشكل‌های‌ آزادیخواهانه‌ی‌ ایران‌ و جهان‌، رژیم‌ فاشیستی‌ مذهبی‌ ایران‌ را در حدی‌ زیر فشار قرار دهد كه‌ نتواند طناب‌ دارش‌ را بر گردن‌ افسانه‌ی‌ ۳۶ ساله‌ و مادر دو كودك‌ حلقه‌ كند.

سكوت‌ مرگبار و شرم‌آور كمسیون‌ها و سازمان‌های‌ متعدد حقوق‌ بشر وطنی‌ در ارتباط‌ با افسانه‌نوروزی‌ و شهادت‌ زهراكاظمی‌ و سایر اعمال‌ جنایتكارانه‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، محكی‌ است‌ كه‌ ماهیت‌ وابسته‌، بنیادگرازده‌ و فرمایشی‌ آنها را ثابت‌ می‌سازد.

بر مطبوعات‌ ضد بنیادگرایی‌ و طرفدار دموكراسی‌ كشور است‌ تا نفرت‌ عمیق‌ شان‌ را از جنایتی‌ كه‌ در شرف‌ وقوع‌ است‌ ابراز داشته‌ و چونان‌ دفاع‌ از ملالی‌جویا به‌ پشتیبانی‌ از افسانه‌ی‌ قهرمان‌ زبان‌ بگشایند.