بنیادگرایی‌ اسلامی‌، ایرانی‌ و افغانی‌ و عربی‌ ندارد، همه‌ «برادران‌» اند و ذهنیت‌ و حتی‌ شیوه‌های‌ تروریزم‌، ستمگری‌ و ایجاد خفقان‌ و سانسور و فضای‌ پلیسی‌ شان‌ با هم‌ بسیار شبیه‌ اند. از علی‌اشرف‌درویشیان‌ نویسنده‌ نامدار ایران‌ در باره‌ سانسور بشنویم‌ و آنگاه‌ وضع‌ را در افغانستان‌ خود مقایسه‌ كنیم‌ كه‌ بنیادگرایانش‌ به‌ مثابه‌ شاگردان‌ جاهل‌تر حكام‌ تروریست‌ ایران‌ با سانسورپیشگی‌ همراه‌ جنایت‌پیشگی‌ خاص‌ «تنظیمی‌»، چه‌ مانع‌ پُركثافت‌ و مصیبتی‌ اند بر سر راه‌ اشاعه‌ دانش‌ و فرهنگ‌ در سرزمینی‌ كه‌ مردمش‌ از عطش‌ حیاتی‌ به‌ آنها رنج‌ می‌برد.

علی ‌اشرف‌ درویشیان‌ نویسنده‌ «سالهای‌ ابری‌» و فرهنگ‌ ۲۰ جلدی‌ «افسانه‌های‌ ایرانی‌» در سخنرانی‌ای‌ در كلن‌ (میزان‌ ۱۳۸۲) منجمله‌ اظهار داشت‌:

«تیراژ كتاب‌ در حال‌ حاضر در ایران‌ چقدر است‌؟ این‌ را یكی‌ دیگر از حاضران‌ می‌پرسد.

درویشیان‌ در پاسخ‌ می‌گوید: "تیراژ مجموعه‌های‌ شعر به‌ پانصد نسخه‌ رسیده‌ است‌. یك‌ سازمان‌ پخش‌ كتاب‌ طی‌ اطلاعیه‌ای‌ از ناشران‌ خواسته‌ است‌ كه‌ كتاب‌های‌ شعر را دیگر برایش‌ نفرستند، چون‌ آنها را پخش‌ نخواهد كرد. تیراژ كتاب‌های‌ داستان‌ بین‌ ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ جلد است‌ و در موردی‌ كه‌ نویسنده‌ معروف‌ باشد ممكن‌ است‌ به‌ ۲۰۰۰ نسخه‌ برسد."

در سال‌های‌ پایانی‌ دهه‌ چهل‌ و نیمه‌ اول‌ دهه‌ پنجاه‌ خورشیدی‌، درشرایطی‌ كه‌ جمعیت‌ كشور زیر ۳۰ ملیون‌ نفر بود، شمارگان‌ مجموعه‌های‌ شعر و قصه‌، حتی‌ در مورد شاعران‌ و نویسندگانی‌ كه‌ نخستین‌ كتاب‌ خود را منتشر می‌كردند و شهرت‌ زیادی‌ هم‌ نداشتند، دست‌ كم‌ سه‌ هزار نسخه‌ بود. اكنون‌، جمعیت‌ كشور به‌ نزدیك‌ هفتادملیون‌ نفر رسیده‌ و نسبت‌ دانش‌آموختگان‌ نیز بسیار بالا رفته‌ است‌. در چنین‌ شرایطی‌، چه‌ عواملی‌ سبب‌ می‌شود كه‌ شمارگان‌ كتاب‌ تا این‌ حد كاهش‌ یابد؟

علی‌ اشرف‌ درویشیان‌، در گشودن‌ این‌ معما توضیح‌ می‌دهد: "اعتماد مردم‌، از یك‌ سو به‌ دلیل‌ اعمال‌ سانسور و از سوی‌ دیگر، به‌ دلیل‌ دور شدن‌ زبان‌ شاعران‌ از مردم‌، به‌ شدت‌ كاهش‌ یافته‌ است‌. متقابلاً هر روز بر تعداد كتابفروشی‌هایی‌ كه‌ كتاب‌های‌ دست‌ دوم‌ را ارائه‌ می‌دهند، افزوده‌ می‌شود. حتی‌ یك‌ سالن‌ چلوكبابی‌ بسیار موفق‌ بساط‌ خود را جمع‌ كرده‌ و كتاب‌های‌ دست‌ دوم‌ می‌فروشد. در چنین‌ كتاب‌ فروشی‌هایی‌ می‌توان‌ نسخه‌های‌ سانسور نشده‌ كتاب‌هایی‌ مثل‌ "بوف‌كور" را یافت‌. در مورد كاهش‌ تیراژ مجموعه‌های‌ شعر، بیش‌ از هر چیز، دور شدن‌ زبان‌ شاعر از مردم‌ مقصر است‌. در ایران‌، هر روز مجموعه‌های‌ شعری‌ به‌ بازار عرضه‌ می‌شود كه‌ هیچكس‌ قادر به‌ كشف‌ معنای‌ آنها نیست‌."»

(«شهروند»، شماره‌ ۸۲۷)