محقق‌ پاكستانی‌ و بنیادگرایان خاین‌ افغانی

هیجان‌آور است‌. باور نكردنی‌ است‌. برای‌ نخستین‌ بار یك‌ محقق‌ پاكستانی‌، داكتر عظمت‌حیات‌ در گفتگویی‌ تلویزیونی‌ در شبكه‌ NTM به تاریخ ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۵ بطور آشكار و صریح‌ خاطرنشان‌ ساخت‌ كه‌ هشت‌ تنظیم‌ افغانی‌ یا رهبران‌ این‌ تنظیم‌ها برای‌ مردم‌ افغانستان‌ قابل‌ قبول‌ نیستند؛ از آنجاییكه‌ این‌ رهبران‌ خود شان‌ مسئله‌اند بناً در هر نوع‌ حكومتی‌ در كابل‌ اگر دست‌ داشته‌ باشند آنرا ملوث‌ خواهند كرد؛ تشكیل‌ لویه‌ جرگه‌ یگانه‌ راه‌ حل‌ بحران‌ افغانستان‌ میباشد.

داكتر حیات‌ شما كاملاً بر حق‌ اید. ما مهاجران‌ افغان‌ كه‌ تعداد ما به‌ بیش‌ از دوازده‌ تن‌ می‌رسید آن‌ شب‌ تلویزیون‌ را مشاهده‌ می‌كردیم‌ و هر كدام‌ گفتار واقعی‌ اما غیرمعمولی‌ شما را ستودیم‌.

پاكستان‌ آنچه‌ را كشت‌ نموده‌ درو می‌كند. تمامی‌ دیكتاتورهای‌ نظامی‌ جنایتار در كابل‌ و سایر ولایات‌ ساخت‌ پاكستان‌ بوده‌ و بعد بر مردم‌ درمانده‌ی‌ ما تحمیل‌ گردیدند. آنچه‌ در سفارت‌ پاكستان‌ بدست‌ عاملان‌ ربانی‌ - مسعود اتفاق‌ افتاد، ربطی‌ به‌ مردم‌ ما ندارد. زمانیكه‌ این‌ دو «رهبر» و سایر «رهبران‌» بی‌ شرم‌ از تحمیل‌ تباهی‌های‌ موحش‌ بر كشور و ملت‌ ابا نورزند، چگونه‌ می‌توانند در برابر یك‌ هیئت‌ خارجی‌ مودب‌ باشند؟ این‌ نكته‌ كه‌ پاكستان‌ از طالبان‌ حمایت‌ می‌كند یك‌ راز آشكار می‌باشد. اما ربانی‌، گلبدین‌، رسول‌ سیاف‌ كیانند؟ آیا آنان‌ چاكر پاكستان‌ نبودند و نیستند؟ آنان‌ طالبان‌ را «مزدوران‌ جنگی‌» مینامند، درست‌ مثل‌ اینكه‌ دیگ‌ به‌ دیگدان‌ بگوید رویت‌ سیاه‌!

احزاب‌ متعصب‌ همانند برادران‌ طالب‌ شان‌ ستمگر، عقب‌مانده‌ و ضد دموكراسی‌ اند. طالبان‌ و احزاب‌ هر دو برای‌ مردم‌ افغانستان‌ بیگانه‌اند. نه‌ تنها بخاطریكه‌ همه‌ی‌ آنان‌ جاسوسان‌ صادر شده‌ در لباس‌ «جهادی‌» و «اسلامی‌» اند بلكه‌ از آن‌ رو كه‌ مشتی‌ جانیان‌ حرفوی‌ اند كه‌ دندآنهاو چنگالشان‌ به‌ خون‌ زنان‌، مردان‌، كودكان‌ و بزرگان‌ ما آغشته‌ است‌. آنان‌ كشور ما را تباه‌ و آلوده‌ نموده‌اند. ضربتی‌ كه‌ روسها و دست‌نشاندگان‌ خلقی‌ و پرچمی‌ آنان‌ نتوانستند بر مردم‌ ما وارد آورند، توسط‌ به‌ اصطلاح‌ «احزاب‌ جهادی‌» و طالبان‌ بر آنان‌ وارد می‌گردد.

حالا ملت‌ ما بین‌ شیطان‌ و ابلیس‌ گیر مانده‌ استز حذف‌ یكبار و برای‌ همیشه‌ی‌ احزاب‌ فاشیست‌ مذهبی‌ جز جدایی‌ناپذیر هر مكانیزمی‌ موثر برای‌ حل‌ مسئله‌ افغانستان‌ كه‌ بنیادگرایان‌ موجدش‌ اند، بشمار می‌رود.

یكبار دیگر سلام‌ بر داكتر عظمت‌حیات‌ بخاطر جانبداریش‌ از آرزوهای‌ مردم‌ ما و مطرود دانستن‌ برخوردهای‌ رسمی‌ منزجركننده‌ در رابطه‌ با «رهبران‌» تروریست‌ افغان‌ و همدستان‌ آنان‌. شما درست‌ تیر را بر درز آنان‌ كوبیده‌اید. آیا سایر سیاستمداران‌، محققان‌ و روزنامه‌نگاران‌ پاكستانی‌ به‌ تاسی‌ از شما از نامیدن‌ تجار بنیادگرای‌ هیروئین‌، متجاوزان‌ و میهنفروشان‌ بمثابه‌ «رهبران‌ مردم‌ افغانستان‌» و «كلید» هر نوع‌ راه‌ حلی‌، دست‌ خواهند كشید؟

تعدادی مهاجران‌ داغدیده‌ی‌ افغان‌ - اسلام‌آباد
«فرنتیرپست‌»، ۱۸ اكتوبر ۱۹۹۵