«ماه و ستاره و خورشید جهاد» و لابد لومپن اوباش كثیف جهاد تورن اسماعیل، كارگری را كه در ساختمان پل هوایی در هرات كار میكرد زیر مشت و لگد گرفت و بعد از سگان مسلحاش خواست تا الله اكبر گویان او را در مضروب كردن كارگر بیگناه كمك كنند. (سایت فارسی بیبیسی، ۲۴ مارچ ۲۰۰۵). «قاید جهاد» تهدید كرده بود كه اگر مقامات محلی هرات، «با كف زدن»، پلهای هوایی را ساختند او «با الله اكبر» آنها را خراب خواهد كرد زیرا پلها چشم انداز نهادی را كه او ساخته خراب میكند.

تا اینجا هیچ مسئلهای نیست. از یك بنیادگرای جاسوس ایران جز این انتظار نیست كه عقده خشم هرزهاش را به جای تصفیه كردن با برادر خیرخواه والی هرات، برادر كرزی و «برادران» دیگر، بر سر كارگری بینوا خالی كند. او یك «قیادی جهادی» است و زورگویی و بدمعاشی و لچكی و تخریب با شعار الله اكبر از اجزای متشكله ذات بدش است. بر او هیچ ایرادی نمیتوان گرفت. كسی كه بیشرافتی را در «امارت»اش به حدی برساند كه خواهران شرافتمند ما را از روی سركهای هرات در موتر انداخته و برای معاینه باكرهگی شان به شفاخانهها ببرد، دیگر ضرب و شتم یك كارگر در ملاعام برایش چیست؟
امیر اسماعیلخان نستوه را نباید ملامت كرد. او تفی است و حالا به روی همانهایی مینشیند كه آن را بالا انداخته اند. جوابگوی رفتار كوچگی و بچه فلمی اسماعیل، آقایان رامسفلد وزیر دفاع امریكا و زلمیخلیلزاد و حامدكرزی اند كه او را میستایند؛ و مخصوصاً آن وزیران مرتد و خاین با اكت «روشنفكری» اند كه با او در كابینه مینشینند. امیر اسماعیل این مهره قیمتی رژیم ایران از درختهایی است كه در ماتحت كابینه سبز كرده ولی اعضای غیر بنیادگرای كابینه به عوض كندن و دور انداختنش، سایه آن را غنیمت میشمارند.
نفرین، هزار بار نفرین بر همهی آن وزیران حقیر و فرومایهی غیر بنیادگرا كه با هر میهنفروشی و تبهكاری و فساد و كثافتكاری میسازند تا مبادا چوكی وزارت را از دست دهند.
با گذشت هر روز همچون آفتاب روشن میشود كه اسماعیلها دشمنان كلان مردم ما بوده و هستند. به زیر كشیدن اینان از مسند قدرت و سپردن شان به محكمه، كار فقط و فقط مردم است و نه كابینه و ستره محكمه كه بوی گند بنیادگرازدگی و بیكفایتی و پوسیدگی آنها عالم را فرا گرفته است. و خلع ید و محاكمه آنان كار پارلمان هم نمیتواند باشد زیرا با همین خرك و درك فعلی یعنی حاكمیت تفنگسالاران بیناموس كه رحیمهگك نوجوان را مورد تجاوز دستجمعی قرار میدهند و آمنه ۲۹ ساله را سنگسار میكنند، به یقین پارلمانی مملو از عوامل بیگانه، بنیادگرایان صاحب زمین و سرمایه و سایر مرتجعان تا مغز استخوان ضد آزادی و دموكراسی خواهد بود.
حال كه دولت به دفاع از «امیران» لومپناش بر میخیزد یا همچون نظارهگری عقیم به تجاوزكاری و سنگسار دختران و زنان و اختطاف كودكان ما برخورد میكند، بر مردم است كه قانون را خود در دست گیرند و به مجازات اسماعیلها و سایر جنایتكاران كمر ببندند.
بر مردم نجیب هرات است كه تورن اسماعیل را در فرصتی مساعد در هرات گیر كرده و او را زده زده همان جایی ببرند كه به كارگر حمله كرده بود و آنگاه هر كدام برویش تف انداخته و سیلیای یا لگدی حواله كند.
كافیست این كار در حق تورن اسماعیل و دو سه تن اوباش دیگر «ائتلاف شمال» در سطح وزیر یا والی صورت گیرد تا آنان به نابودكننده بودن آتش قهر مردم پی برده و دیگر تا زمان مرگ شان جرئت فرعونمنشی رذیلانهی نوع «قاید جهاد»ی را به خود ندهند.