اشغالگران امریکایی و ناتو با پوشالیان و گرگان طالبی و داعشی شان عوامل فاجعه جاری اند!

اشغالگران امریکایی و ناتو با پوشالیان و گرگان طالبی و داعشی شان عوامل فاجعه جاری اند!


۱۶ سال قبل، ارتش جنایت‌کار امریکا به همدستی استعمارگر پیر، انگلیس، سرزمین ما را زیر نام «جنگ علیه تروریزم» و نابودسازی طالبان و لانه‌های القاعده مورد تجاوز نظامی قرار دادند. اشغالگران در ظرف چند هفته نوکران طالبی خود را سرنگون و متواری نمودند اما گرگان جهادی را که خون هزاران انسان از سر و روی شان جاری بود، در قدرت نصب کردند.

دولت متجاوز امریکا با هم‌پیمانان خود در ناتو هزاران افغان بی‌گناه را در جریان عملیات‌های نظامی به رگبار بسته و با بی۵۲ و طیاره‌ّهای بدون سرنشین جان د‌ه‌هاهزار تن از مردم مظلوم ما را گرفته است. «محکمه بین‌المللی جزایی»ICC در گزارش اخیر خود پرده از شکنجه‌های تکاندهنده‌ جسمی و روحی نظامیان امریکایی برداشت که علیه غیرنظامیان افغان در زندانی‌های مخفی سی.آی.ای روا داشته می‌شود. اما این گزارش که ماه‌ها از انتشار آن می‌گذرد وجدان هیچ یک از مقامات و روشنفکرانی را که به عنوان «کارشناس» و «تحلیلگر سیاسی» در میزگردها گلو می‌درند، تکان نداد، زیرا اکثر آنان خودفروخته و وطنفروش اند و همت و جرات ایستادگی در برابر باداران شان را ندارند.

جنگ ۱۶ ساله‌ای امریکا در افغانستان که نوام چامسکی متفکر شهیر امریکایی آنرا از «شنیع‌ترین جنایات در سال‌های اخیر» خواند، کشور ما را به جامعه تمام عیار وابسته و پایمال شده امپریالیزم مبدل کرده است. فاسدترین و ضدملی‌ترین عناصر و گروه‌ها در راس قدرت قرار گرفته اند، در همین اواخر جان ساپکو رییس «اداره بازرس عمومی امریکا برای بازسازی افغانستان» تف سر بالا انداخته گفت: «ما، میلیون‌ها دالر را برای ساختن دفتر یک وزیر و مبدل کردن آن به یک قصر به مصرف رسانیده‌ایم... فرماندهان فاسد نیروهای امنیتی افغان باید به محکمه کشانده شوند... گاه‌گاهی داستان‌های وحشتناک {در مورد فساد} از این بخش‌ها بیرون می‌شوند.» کرزی و بعدا غنی بخاطر عوامفریبی داد از مبارزه با فساد می‌زنند، لیکن اقدامات آنان در بهترین حالت فقط به دستگیری چند مامور پایین رتبه و بی‌واسطه محدود می‌ماند، در حالی که دم و دستگاه شان از ارگ گرفته تا وزارتخانه‌ها و پارلمان مملو از شاه فاسدانی است که حمایت بی‌دریغ امریکا را با خود دارند. چنانچه تشت رسوایی اختلاس‌های رییس پارلمان، گلبدینی معلوم‌الحال عبدالروف ابراهیمی در همین اواخر به زمین خورد.

میهنفروشان جهادی و غیرجهادی از اعلام استراتیژی جدید امریکا خوشحال اند زیرا این استراتیژی چند صبایی به عمر نحس شان می‌افزاید. لیکن واقعیت اینست که این استراتیژی که «جدید» هم شمرده شده نمی‌تواند، ادامه سیاست جنگ‌افروزی و تجاوزکاری امریکاست که وطن ما را بیش از پیش در کام اشغال برده و آن را عمیق‌تر میدان رقابت‌های خشونت‌بار و جاسوس‌پروری قدرت‌های جهانی می‌سازد. امریکا با افزایش نیروهایش در افغانستان هرگز در فکر امنیت و سرکوب چوچه‌های طالبی و داعشی‌اش نه، بلکه هدف اصلی‌اش زورآزمایی و زهرچشم نشان دادن به رقبایش مثل روسیه، چین و ایران می‌باشد. در حالی که چند هفته‌ای از اعلام این استراتژی نگذشته، تلفات غیرنظامیان در بمباردمان‌های کور ارتش ستم‌پیشه امریکا از چندین نقطه افغانستان به گوش رسید.

امریکا می‌کوشد مصارف نیروهای تازه‌‌اش را با چپاول معادن افغانستان تمویل کند که ترامپ در دیداری با غنی خواهان چنگ انداختن بر آن‌ها شد و رییس جمهور وطنفروش هم بی‌درنگ آن را پذیرفت.

آنانی که از «فشار امریکا بر پاکستان» هورا می‌کشند فراموش می‌کنند که دولت پلید و ارتش تروریست‌پرور این کشور طبق فرمان کاخ‌سفید و با دالر آن کشور چندین دهه پیاپی خونخوارترین و ارتجاعی‌ترین گروه‌ها را تربیت و به کشور ما صادر کرد. طی ۱۶ساله گذشته نیز امریکا به خوبی از نقش پاکستان در نیرومند ساختن طالبان مطلع بود و میلیاردها دالر نقد و تجهیزات نظامی در اختیار آن کشور قرار داد چون در کنار دولت دست‌نشانده کابل، غرب به مولودات طالبی‌اش نیاز داشت تا حضور نظامی‌اش را توجیه کرده جنگ‌اش را مشروع نمایش دهد. ترامپ بیشتر به فکر جنگ انداختن هند و پاکستان در کشور ماست و هشدار به نزدیکی پاکستان به روسیه و چین تا اینکه واقعا در عمل آن کشور را تحت فشار قرار داده یا بکوشد جلو رشد طالبان را بگیرد.

در این میان جنایت‌سالارانی مثل عطا، صلاح‌الدین ربانی، محقق، دوستم، لطیف پدرام، امرالله صالح، ضیا مسعود، قانونی و...که وطنفروشی در تار و پود شان لانه کرده است، زیر نام «تمرکززدایی قدرت» و دیگر الفاظ عوامفریبانه، خود را نماینده اقوام غیرپشتون جار زده و با برادران به مراتب وطنفروش‌تر از خود شان، غنی، گلبدین، حنیف اتمر، معصوم استانکزی... بر سر قدرت شاخ به شاخ شده اند. دامن‌زدن به ختلافات قومی، زبانی و مذهبی جز برنامه‌های اصلی امپریالیزم امریکا در افغانستان بوده است، زیرا در نظر دارد تا با مصروف نگداشتن مردم و مخصوصا روشنفکران و جوانان در این منجلاب، جلو متحد شدن و آگاه شدن آنان را گرفته بی‌دردسرتر به پلان‌ّهای شوم خود در افغانستان و منطقه دست یابد.

هموطنان گرامی،

راندن اشغالگران خارجی و کسب استقلال کشور، قدم اول در راه شکست دادن به طالبان، داعش و حامیان منطقوی آنان بوده می‌تواند. فقط با کوتاه کردن دست متجاوزان خارجی است که چاکرانش نیز بی‌پدر گشته راه مبارزه مردم و نیروهای مدافع عدالت و دموکراسی و غلبه بر این دشمنان ستمکار ملت سهلتر خواهد گشت. در غیر آن تا روزی که امریکا در کشور ما حضور دارد، تروریزم و مواد مخدر و فساد و بدامنی و فقر پیامد طولانی‌مدت و همیشگی آن خواهد بود.

حقایق دردناک افغانستان و سیاست‌های محیلانه امریکا و غرب را بلندگوهای تبلیغاتی شان می‌کوشند رنگ و روغن داده درخشان ترسیم نمایند، اما واقعیت اینست که تاریخ ثابت می‌سازد که تحت اداره یک قدرت ستمکار بیرونی و دولت دست‌نشانده‌اش هیچ ملتی به ثبات، خوشبختی و پیشرفت نرسیده و نخواهد رسید. تا وقتی مردم افغانستان تحت رهبری یک نیروی پیشرو و مترقی سرنوشت شان را بدست خود نگیرند، کشور ما از این فاجعه و بدبختی رهایی نخواهد یافت.