درندگان طالبی و داعشی این بار در میرزااولنگ سرپل جنایت آفریدند و دهها زن، کودک و مرد معصوم را با وحشت کممانندی قتلعام نمودند. در حالی که گوشه و کنار کشور ما غرق جنگ و ماتم است، جنایتپیشگان دور دسترخوان غنی در ارگ و نیز گرگان دور مانده از ارگ، هر کدام زنجیر غلامی یک بادار بیرونی را به گردن انداخته مصروف ائتلافسازی و بزکشی برای بدست آوردن سهم بیشتری از قدرت اند.
در میرزااولنگ عمدتا هموطنان هزاره ما هدف قرار گرفتهاند. طالبان ددمنش به اشاره اربابان خارجی شان تلاش دارند تا تضادهای قومی و مذهبی را در افغانستان شعلهور سازند. اما واقعیت اینست که سرتاسر کشور میرزااولنگ بوده و هرروز مردم بیدفاع ما اعم از تاجیک، پشتون، هزاره، ازبک، بلوچ، پشهای و نورستانی و... به خاک و خون کشیده میشوند. بناءً همه در آتش یک درد بزرگ سوخته و با خنثی ساختن چنین توطئههای ابلیسوار هرگز نخواهند گذاشت هست و بود شان بیشتر از این به کام نیستی رود.
اشغالگران امریکایی نیز وضعیت را عمدا به سمتی میبرند تا زمینه ارایه «استراتیژی جدید» برای به زنجیر کشیدن محکمتر افغانستان و اعزام نیروی بیشتر با آرامش خاطر عملی گردد. مغازله با راکتیار آدمکش و جان بخشیدن به این درنده شکستخورده نیز با عین هدف بود که نتیجه آن را با تشدید جنگ و خونریزی و صفبندیهای جدید مافیایی شاهدیم.

آن جنگسالاران و سران مافیا که انتحار و انفجار در کشور را بهانه قرار داده «ائتلاف» و «اتحاد» و «محور» درست کرده به قصد کسب کرسیهایی در دولت پوشالی شعاربازی داشتند، حال در «نجات» و «حراست» از تیرهروزترین مردم مهر سکوت سخیف بر لب کوبیدهاند. عطا، دوستم، محقق، ضیا مسعود، صلاحالدین ربانی، صالح، پدرام و دیگر خاینان نه بخاطر مادر میرزااولنگی بلکه به این دلیل عربده میکشند که چرا کمتر از غنی مورد نوازش سی.آی.ای و دیگر باداران قرار گرفتهاند. عطا در مصاحبهای با «واشنگتن پست» (۶ اگست ۲۰۱۷) به کاخسفید عریضه پیش میکند که غلام سابقهدارتر و سرسپردهتر است و نباید مورد بیمهری قرار گیرد: «ما بودیم نه غنی که امریکا را در جنگ علیه طالبان کمک نمودیم. این اشتباه است که امریکا ما را زمانی که نیاز دارد استفاده کند و بعد مانند قوطی خالی پیپسی به دور اندازد...» البته عطای جانی و همقطاران شان اشتباه میکنند اگر خود را قوطی پیپسی تصور کنند، واقعیت اینست که سالها در حد کاغذ تشناب برای صاحبان امریکایی مورد استفاده داشتهاند و اگر اندکی پا کج گذاشته به رقبای غرب نزدیک شوند، با سرنوشت نوریگا و صدام و قذافی مواجه خواهند شد.
کرزی و چتلیلیسانش چون سپنتا، براهوی، نجفی، نبیل، خرم و دیگران از پشت «محور مردم» با بیشرمی زایدالوصفی خود را منزه وانمود ساخته برای دور دیگر حاکمیت در ارگ آمادگی میگیرند اما در برابر فاجعه میزرااولنگ خاموش میمانند. این خاینان نمیتوانند دم خروس شان را پشت نهادهای فریبنده پنهان سازند چون مردم دیگر میدانند که خیانت و میهنفروشی ۱۵ساله همین اراذل شرفباخته از عوامل اصلی وضعیت ابتر کنونی بوده که قیمت گزاف آن را هموطنان ستمکش ما در میرزااولنگ و هلمند و ننگرهار و تخار و قندوز و بدخشان و سراسر کشور میپردازند.
هممیهنان ماتمدار،
«جمعیت انقلابی زنان افغانستان» با قلب سوگوار خود را در غم هموطنان ما در میرزااولنگ و سایر نقاط کشور شریک دانسته و اعتقاد دارد که چنانچه فاجعه میرزااولنگ اولین قتلعام در افغانستان نبوده، بدون شک تا زمانی که سفاکان طالبی و جهادی و جاسوسان امریکا، ایران و پاکستان در کشور حاکم باشند، آخرین آن هم نخواهد بود. پس بیایید برای سرنگونی این خاینان متحد شده و برزمیم. جز اتحاد و مبارزه مردمی هیچ راه دیگری برای ختم جنگ و وحشت و برقراری استقلال و دموکراسی در افغانستان وجود ندارد.
۲۰ اسد ۱۳۹۶ – ۱۱ اگست ۲۰۱۷