«آفتاب‌» كی‌ را هدف‌ قرار داد؟

مقامات‌ به‌ اصطلاح‌ قضایی‌ به‌ ریاست‌ ملا هادی‌ شینواری‌ گلبدینی‌، اولین‌ لشكركشی‌اش‌ را علیه‌ نشریه‌ «آفتاب‌» آغاز نمود و با متهم‌ ساختن‌ آن‌ به‌ «ضد اسلام‌» نوشتن‌، گردانندگانش‌ را «واجب‌ القتل‌» اعلام‌ داشت‌. «آفتاب‌» از انتشار ماند و نویسندگان‌ مقالاتی‌ كه‌ كیك‌ در پاچه‌ بنیادگرایان‌ شده‌ بودند، در انتظار محاكمه‌ به‌ دست‌ جناح‌ جنایتكار دولت‌ كابل‌ به‌ سر می‌برند.

همدردی‌ تمام‌ مدافعان‌ آزادی‌ بیان‌ در افغانستان‌ و سراسر دنیا با ناشران‌ «آفتاب‌» است‌ و آرزو می‌كنند بنیادگرایان‌ نتوانند شمشیر دشمن‌ دموكراسی‌ شان‌ را بر نشریه‌ای‌ فرود آرند كه‌ نه‌ فقط‌ طالبان‌ بلكه‌ سران‌ تبهكار جهادی‌ را نیز به‌ باد انتقاد گرفته‌ بود.

ولی‌ درد و حیرت‌ اینست‌ كه‌ چرا نویسندگان‌ «آفتاب‌» در دو سه‌ مقاله‌ آخرین‌ شماره‌اش‌ به‌ عدم‌ انطباق‌ احكام‌ اسلامی‌ با دموكراسی‌، حقوق‌ زن‌ وغیره‌ ارزش‌های‌ دنیای‌ امروزی‌ پرداخته‌ بودند نكاتی‌ كه‌ بعداً مجبور شوند از آنها حاشا كنند؟ البته‌ این‌ موضوع‌ها در افغانستانی‌ آزاد كه‌ توده‌ها «غم‌ نان‌» نداشته‌ باشند، می‌توانند مطرح‌ شوند و بحث‌ها راه‌ بیفتند تا مسلمانان‌ به‌ دین‌ و مذهب‌ شان‌ بهتر آشنایی‌ یافته‌ و آن‌ چهره‌های‌ خاین‌ بنیادگرا را بشناسند كه‌ در صدد اند به‌ نام‌ دین‌ عوامفریبی‌ كرده‌ خود را به‌ قدرت‌ رسانند. «آفتاب‌» دچار اشتباه‌ شد كه‌ به‌ آن‌ مسایلی‌ پرداخت‌ كه‌ می‌توانست‌ فردا و فرداها به‌ آنها بپردازد.

اكنون‌ یگانه‌ آرزوی‌ ما این‌ است‌ كه‌ گردانندگان‌ «آفتاب‌» خود را «كفن‌ پوش‌» كرده‌ از مخالفت‌ شان‌ با بنیادگرایان‌ ذره‌ای‌ عقب‌ ننشینند، ماهیت‌ ضد انسانی‌ آنان‌ را افشا نموده‌ و بخصوص‌ ثابت‌ سازند كه‌ انتشار نشریه‌ شان‌ و چاپ‌ مقالاتی‌ از آنگونه‌ ابداً به‌ منظور فراهم‌ ساختن‌ زمینه‌ برای‌ پناه‌ جویی‌ در غرب‌ نبوده‌ است‌. آنان‌ باید متیقن‌ باشند كه‌ با مقاومت‌ دلیرانه‌ی‌ شان‌ مقابل‌ دژخیمان‌ مذهبی‌ «ائتلاف‌ شمال‌»، حمایت‌ آزادیخواهان‌ در سطح‌ ملی‌ و جهانی‌ را كسب‌ خواهند كرد.

امروز نیاز حیاتی‌ مردم‌ افشای‌ صریح‌ و با نام‌ و نشان‌ سرتبهكاران‌ «ائتلاف‌ شمال‌» است‌ از الف‌ تا یای‌ آن‌. مردم‌ ما از دست‌ این‌ جانیان‌ آنقدر زجر و زخم‌ دیده‌ اند كه‌ مطمئن‌ اند نه‌ در اسلام‌ و نه‌ در هیچ‌ دین‌ دیگر قابل‌ توجیه‌ نیست‌. مردم‌ ما بنیادگرایان‌ را قبل‌ از همه‌ به‌ سادگی‌ «نامسلمان‌» می‌خوانند. آنان‌ به‌ یاد دارند كه‌ دامن‌ این‌ جنایتكاران‌ خونپر است‌؛ سرشان‌ پیش‌ امریكا و پای‌ شان‌ پیش‌ پاكستان‌ و عربستان‌ و ایران‌ است‌؛ آنچنان‌ در غصب‌ قدرت‌ هار اند كه‌ به‌ قسم‌ شان‌ به‌ قرآن‌ در مكه‌ و مدینه‌ هم‌ وفادار نماندند؛ هر كدام‌ صدها ملیون‌ دالر اندوخته‌ دارند و....

دین‌ اسلام‌ اگر سیاسی‌ نشده‌ آلت‌ دست‌ بنیادگرایان‌ قرار نگیرد، مشكلی‌ را در برابر جنبش‌ آزادیخواهی‌ ایجاد نكرده‌ و نمی‌كند. باید علیه‌ جنگ‌ سالارانی‌ تمركز بخشید كه‌ اسلام‌ را حربه‌ هرگونه‌ استبداد و جنایت‌ و رذالت‌ خود ساخته‌ اند. و مردم‌ را باید دور همین‌ مبارزه‌ و شعار سیاسی‌ متحد ساخت‌. دامن‌ زدن‌ بحث‌ها راجع‌ به‌ اركان‌ اسلام‌ و جنبه‌های‌ قابل‌ مكث‌ آن‌ اتحادآور نیست‌. مبارزان‌ جدی‌ از مقدسات‌ و وجدان‌ مردم‌ مخصوصاً در كشور ما شروع‌ نمی‌كنند بلكه‌ حول‌ پیكار سیاسی‌ بی‌امانِ ضد اخوانی‌ و صاحبان‌ خارجی‌ شان‌ پای‌ می‌فشرند. پرداختن‌ به‌ مبارزه‌ ضد مذهبی‌ به‌ جای‌ مبارزه‌ سیاسی‌، دامی‌ است‌ كه‌ نباید در آن‌ گرفتار آمد.

كاش‌ «آفتاب‌» روی‌ مسایل‌ زیر به‌ نوشتن‌ ادامه‌ می‌داد تا اگر هم‌ در این‌ جریان‌ توقیف‌ می‌شد، سهم‌ كلانی‌ در آگاهی‌ بخشیدن‌ به‌ مردم‌ نسبت‌ به‌ ماهیت‌ پلید بنیادگرایان‌ ایفا می‌نمود:

ـ ضرورت‌ جدایی‌ دین‌ از دولت‌

ـ افشای‌ جنگ‌ سالاران‌ و سركردگان‌ جهادی‌ مخصوصاً آنانی‌ كه‌ پیچ‌ و مهره‌ اصلی‌ در دولت‌ به‌ شمار می‌روند یا «امارت‌»های‌ خون‌ و خیانت‌ و غارت‌ خود را در ولایات‌ برپا داشته‌ اند.

ـ مبارزه‌ علیه‌ افراد و گروه‌هایی‌ كه‌ تضادهای‌ ملی‌ و مذهبی‌ و منطقوی‌ را حاد می‌سازند و متمایز نمودن‌ خود از تمام‌ جهادی‌های‌ شیعه‌ مذهب‌ مزدور ایران‌ تا شایعه‌ در مورد وابستگی‌اش‌ به‌ این‌ و آن‌ باند بنیادگرای‌ شیعه‌ را نیز قاطعانه‌ و با نفرت‌ تمام‌ رد می‌كرد.

ـ دفاع‌ از حقوق‌ زنان‌

ـ افشای‌ سازشكاران‌ و در قدم‌ نخست‌ روشنفكرانی‌ كه‌ خود را به‌ بنیادگرایان‌ فروخته‌ اند.

ـ نامه‌ای‌ به‌ امضای‌ ف‌. حقبین‌ كه‌ «آفتاب‌» را از «تندروی‌» برحذر می‌داشت‌ و آن‌ را به‌ كرنش‌ و «خوددار» بودن‌ در مقابل‌ خاینان‌ بنیادگرا فرا می‌خواند، اولاً باید چاپ‌ نمی‌كرد و اگر چاپ‌ كرده‌ بود باید پاسخ‌ می‌داد كه‌ «آفتاب‌» راه‌ مبارزه‌ با فاشیست‌های‌ مذهبی‌ در این‌ دیار را در پیش‌ گرفته‌ و مبارزه‌ای‌ چنین‌ دشوار قربانی‌ می‌خواهد و بنابرین‌ به‌ وعظ‌های‌ ناشی‌ از جبن‌، بی‌مسلكی‌، فرصت‌ طلبی‌ و معامله‌گری‌ هیچ‌ بهایی‌ قایل‌ نخواهد بود.

شغالان‌ جلو روشنی‌ این‌ «آفتاب‌» را گرفتند اما یك‌ چیز مسلم‌ است‌ كه‌ «آفتاب‌»های‌ دیگر جایش‌ را خواهند گرفت‌، «آفتاب‌»هایی‌ كه‌ اوباشان‌ دینی‌ را به‌ آتش‌ كشند و گرمابخش‌ دل‌ مردم‌ سوگوار ما باشند.

اكنون‌ یگانه‌ آرزوی‌ ما این‌ است‌ كه‌ گردانندگان‌ «آفتاب‌» خود را «كفن‌ پوش‌» كرده‌ از مخالفت‌ شان‌ با بنیادگرایان‌ ذره‌ای‌ عقب‌ ننشینند، ماهیت‌ ضد انسانی‌ آنان‌ را افشا نموده‌ و بخصوص‌ ثابت‌ سازند كه‌ انتشار نشریه‌ شان‌ و چاپ‌ مقالاتی‌ از آنگونه‌ ابداً به‌ منظور فراهم‌ ساختن‌ زمینه‌ برای‌ پناه‌ جویی‌ در غرب‌ نبوده‌ است‌. آنان‌ باید متیقن‌ باشند كه‌ با مقاومت‌ دلیرانه‌ی‌ شان‌ مقابل‌ دژخیمان‌ مذهبی‌ «ائتلاف‌ شمال‌»، حمایت‌ آزادیخواهان‌ در سطح‌ ملی‌ و جهانی‌ را كسب‌ خواهند كرد.