قتل‌ عام‌ زنان‌ و كودكان‌ به‌ اتهام‌ طرفداری‌ از حزب‌ كمونیست‌ هند (ماركسیست‌ ـ لنینیست‌) در «بزرگترین‌ دموكراسی‌ دنیا»

جسد زنی‌ كه‌ توسط‌ نیروی‌ زمینداران‌ كشته‌ شده‌ است‌.

در سوم‌ دسامبر ۱۹۹۷ در ولسوالی‌ «جهان‌آباد» ایالت‌ بیهار (هندوستان‌)، حدود ۱۰۰ مرد، زن‌ و كودك‌ متعلق‌ به‌ كاست‌ پائینی‌ («نجسها») در حال‌ خواب‌ به‌ اتهام‌ طرفداری‌ از حزب‌ كمونیست‌ هند (ماركسیست‌ ـ لنینیست‌) به‌ دست‌ مالكان‌ ارضی‌ منطقه‌ قتل‌ عام‌ شدند.

اگر میلیونها نفر در «بزرگترین‌ دموكراسی‌ جهان‌» از گرسنگی‌ و بی‌پناهی‌ می‌میرند، هزاران‌ تن‌ دیگر وابسته‌ به‌ طبقات‌ محروم‌ توسط‌ بالایی‌ ها قصابی‌ می‌شوند. عكس‌ اجسادی‌ از ۲۰ نفر متعلق‌ به‌ كاست‌ پایینی‌ را نشان‌ می‌دهد كه‌ توسط‌ زمینداران‌ كاست‌ بالایی‌ در ایالت‌ بیهار سلاخی‌ شده‌ اند

گزارش‌هایی‌ از سرزمین‌ اسیر سگ‌جنگی‌ و دار و تحقیر


وحید - كـابل‌

شفاخانه‌ وزیراكبرخان‌ یا محبس‌ زنانه‌ كابل‌؟


چلی بچه در حال قیچی کردن موهای یک هموطن بی پناه ما در یکی از جاده های شهر کابل.

شفاخانه‌ وزیر اكبرخان‌ حدود ۲۱۰ بستر داشته‌ و شعب‌ فعال‌ آن‌ فزیوتراپی‌، لابراتوار، رادیولوژی‌ (ایكس‌ری‌) با موجودیت‌ دو یا سه‌ ماشین‌ كهنه‌، بخش‌ مركز دیابت‌ و شعبه‌ عاجل‌ زنانه‌ و مردانه‌ می‌باشد كه‌ تقریباً ۶۵ داكتر در این‌ بخش‌ها فعالیت‌ می‌نمایند. منبع‌ كمك‌ به‌ شفاخانه‌ آی‌سی‌آرسی‌ (صلیب‌ سرخ‌) بوده‌ كه‌ این‌ مؤسسه‌ مواد غذایی‌ و ادویه‌ مریضان‌ داخل‌ بستر و مدد معاش‌ برای‌ نصف‌ پرسونل‌ مسلكی‌ را تادیه‌ می‌دارد. معاش‌ ماهوار یك‌ داكتر مانند معاش‌ یك‌ مامور به‌ اساس‌ رتبه‌ دولتی‌ تعیین‌ می‌گردد. ۱۶ لك‌ افغانی‌ به‌ داكتران‌، ۱۲ لك‌ برای‌ نرس‌ها و حدود ۹ لك‌ افغانی‌ به‌ كارگران‌ پرداخت‌ می‌شود كه‌ تعداد شان‌ محدود است‌. یعنی‌ از جمله‌ ۴۰۰ نفر پرسونل‌ شفاخانه‌ برای‌ صرف‌ دو صد نفر كه‌ حدود ۳۰ نفر داكتر و متخصص‌ و متباقی‌ نرس‌ و كارگر و تخنیكرها را در بر می‌گیرد، پرداخت‌ می‌شود.

طالبان‌ كار زنان‌ حتی‌ داكتر و نرس‌ زن‌ را منع‌ قرار دادند اما بعد از كسب‌ اجازه‌ از «وزارت‌ صحت‌ عامه‌» و شورای‌ طالبان‌ تنها در شفاخانه‌ وزیراكبرخان‌ كار آنان‌ مستثنا بود زیرا مریضان‌ داخل‌ بستر همه‌ زنان‌ بودند و نمی‌شد كه‌ آنانرا از شفاخانه‌ جواب‌ دهند. فعلاً سرویس‌ زنانه‌ كاملاً جدا از مردان‌ می‌باشد.

امریكا حافظ‌ عمال‌ بنیادگرای‌ افغانیش‌

ما مرتباً روشن‌ ساخته‌ ایم‌ كه‌ تجاوز شوروی‌ به‌ افغانستان‌ به‌ مثابه‌ موهبتی‌ بود برای‌ پاكستانِ جنرال‌ ضیاالحق‌ تا به‌ نام‌ «جلوگیری‌ از سیل‌ كمونیزم‌» به‌ جلب‌ كمك‌ های‌ بیكران‌ از امریكا و سایر كشور های‌ غربی‌ موفق‌ شود. امریكا برای‌ زدن‌ رقیبش‌ اتحاد شوروی‌، نیاز به‌ مزدوران‌ و جاسوسان‌ افغانی‌ داشت‌ تا مستقیماً سررشته‌ دخالت‌ در كشور ما را در دست‌ داشته‌ باشد و بنابرین‌ ضیاالحق‌ به‌ یاری‌ جماعت‌ اسلامی‌ پاكستان‌، چكیده‌ای‌ از ارتجاع‌ اخوانی‌ را به‌ سی‌آی‌ای‌ معرفی‌ كرد: گلبدین‌، ربانی‌، سیاف‌، مجددی‌، خالص‌ و همدستان‌. البته‌ به‌ همگان‌ معلوم‌ است‌ كه‌ در این‌ میان‌ گلبدین‌ گوی‌ سبقت‌ را از دیگران‌ ربوده‌ و به‌ مقام‌ نازدانه‌ ترین‌ بچه‌ سی‌آی‌ای‌ نایل‌ شد.

بر این‌ واقعیت‌ تاریخی‌، مالكان‌ پاكستانی‌ و امریكایی‌ اخوان‌ هم‌ فراوان‌ صحه‌ گذارده‌ و می‌گذارند.

جنرال‌ میرزا اسلم‌بیگ‌ (لوی‌ درستیز سابق‌ پاكستان‌ و كسی‌ كه‌ گفته‌ است‌ استقرار دولت‌ افغانستان‌ بدون‌ گلبدین‌ ممكن‌ نیست‌) اخیراً بار دیگر اظهار داشت‌:

«پاكستان‌ هنوز هم‌ برای‌ امریكا از نظر تحكیم‌ موقعیت‌ آن‌ كشور در خلیج‌ حایز اهمیت‌ است‌. در دوران‌ حكومت‌ جنرال‌ ضیاالحق‌، پاكستان‌ به‌ بزرگترین‌ مقر سی‌آی‌ای‌ در جهان‌ بدل‌ شده‌ بود. از آن‌ زمان‌ تا كنون‌ كمك‌ نظامی‌ و اقتصادی‌ كاهش‌ یافته‌ است‌ ولی‌ از كجا معلوم‌ كه‌ بخش‌ اعظم‌ سی‌ آی‌ ای‌ هنوز هم‌ در كشور موجود باشد.»

(«فرنتیرپست‌»، ۱۳ جنوری‌ ۱۹۹۶)

اما آقای‌ اسلم‌بیگ‌ یادآور نشده‌ كه‌ برای‌ سی‌آی‌ای‌ ولو هیچ‌ منافعی‌ هم‌ در پاكستان‌ باقی‌ نمانده‌ باشد، بخاطر مولودات‌ جنایتكارش‌ در افغانستان‌، باید حضورش‌ را در پاكستان‌ حفظ‌ كند تا كار سگ‌ و پشك‌ شدن‌ عمالش‌ در كشور ما به‌ نتیجه‌ نهایی‌ دلخواهش‌ برسد.

اسلوب جنایتکاری بنیادگرایان ددمنش در همه جا یکسان است

برادران جنایت پیشگان جهادی و طالبی در الجزایر نیز اهداف خود را از زنان و کودکان بیگناه انتخاب می کنند. آنان گلوی قربانیان را می‌برند، جسد آنان را با تبر قطعه قطعه می کنند و همچنین علاقمندند سر کودکان شیرخوار یا بزرگتر را از تن کوچک معصوم شان جدا کنند تا به اینصورت به «شریعت» خود بطور کامل جامه عمل پوشانیده باشند.

ما طبق گزارش‌هایی، جهادی‌های الجزایر در بیشرافتی و ارتکاب بی ناموسی، نسبت به برادران جهادی افغانی شان عقب تراند.

قتل جوان 20 ساله افغان بوسیله نیونازیست‌های آلمان

این نوشته را پدر داغدیده و بی¬پناه جابر ناکام برای ما فرستاده بود که با تشکر از ایشان عیناً به چاپ می-رسد.
این حادثه جگرخراش یکی از ده¬ها نمونه جان¬گرفتن نازی-ها در آلمان و اعمال جنایتکارانۀ آنان علیه خارجیان بشمار می¬رود.

قتل جوان 20 ساله افغان بوسیله نیونازیست‌های آلمان

محمد جابر نادری از صنف اول الی دهم شاگرد ممتاز مکتب خود در آلمان بود. هر شش ماه بعد هنگامی‌که برای گرفتن ورقه معلوماتی پسر خود به مکتب می‌رفتم، تمام معلمان و نگران صنف از اخلاق و رویه خوب او با دیگران اظهار رضایت می‌کردند. برای پدران و مادران دیگر که در مجلس حاضر می‌بودند از او تعریف کرده می‌گفتند که این جوان فوق‌العاده ذکی و دارای حافظه قوی است.