مقالاتی از محمود گودرزی

به‌ خاطر پاسخ‌ به‌ تقاضای‌ تعداد زیادی‌ از خوانندگان‌ - كه‌ چند نامه‌ منتخب‌ از آنان‌ را در همین‌ شماره‌ آوردیم‌ - و آگاهی‌ مردم‌ به‌ طور كلی‌، از این‌ پس‌ خواهیم‌ كوشید، حتی‌الامكان‌ یك‌ یا بیشتر از نوشته‌ های‌ نویسنده‌ بزرگ‌ و مبارز ایران‌ داكتر محمودگودرزی‌ درباره‌ افغانستان‌ یا مهمترین‌ مسایل‌ جهان‌ را در هر شماره‌ «پیام‌ زن‌» بگنجانیم‌. در این‌ شماره‌ سه‌ نوشته‌ اندكی‌ كوتاه‌ شده‌ی‌ ایشان‌ را به‌ چاپ‌ می‌رسانیم‌ كه‌ البته‌ در سایت‌ «راوا» قبلاً به‌ صورت‌ كامل‌ گذارده‌ شده ‌اند.
كلیه‌ مقاله‌ها از سایت‌ شهروند برگرفته‌ شده‌اند.


در آن‌ سوی‌ برقع‌

...
آنگاه‌ كه‌ نخواهند بشنوند، نمی‌شنوند!

در كنار این‌ ناشنیدن‌ها و نادیدن‌ها، گذشته‌ از كوشش‌های‌ فردی‌ زنان‌ افغان‌ برای‌ حفظ‌ خود و خانواده‌ شان‌، تلاش‌های‌ سازمان‌ یافته‌ زنان‌ افغانستان‌ وجود داشت‌. بخشی‌ از آن‌ در چارچوب‌ «جمعیت‌ انقلابی‌ زنان‌ افغانستان‌» برای‌ دستیابی‌ به‌ «حقوق‌ بشر» و «عدالت‌ اجتماعی‌» انجام‌ می‌شد. این‌ سازمان‌Revolutionary Association of the Women of Afghanistan در اصل‌ از سوی‌ چند زن‌ جوان‌ از جان‌ گذشته‌ در سال‌ ۱۹۷۷ بنیاد گذارده‌ شد. در جامعه‌ای‌ كه‌ تنها چهار در صد از زنان‌ خواندن‌ و نوشتن‌ می‌دانستند، این‌ زنان‌ بیشترین‌ كوشش‌ خود را در راه‌ سوادآموزی‌ زنان‌ به‌ كار می‌بردند. این‌ كوشش‌ در دوران‌ طالبان‌ - كه‌ دبستان‌های‌ دختران‌ بسته‌ و آموزگاران‌ زن‌ خانه‌نشین‌ شدند - با پدیدآوردن‌ آموزشگاه‌های‌ خصوصی‌ خانگی‌ - به‌ رغم‌ همه‌ خطرهای‌ آن‌ - دنبال‌ شد. همچنین‌ در اردوگاه‌های‌ پناهندگان‌ در سوادآموزی‌ كودكان‌ و ارائه‌ كلاس‌های‌ در زمینه‌های‌ بهداشت‌ و فرهنگ‌ برای‌ زنان‌ با تلاشی‌ پیگیر ادامه‌ یافت‌.

نامه‌های رسیده برای داكتر محمود گودرزی

نامه‌های‌ زیادی‌ برای‌ داكتر گودرزی‌ و در باره‌ نوشته‌های‌ پر ارج‌ شان‌ دریافت‌ داشته‌ایم‌ كه‌ درین‌ شماره‌ گزیده‌ای‌ مختصرشده‌ از آنها را می‌ آوریم‌.


ایكاش‌ به‌ جای‌ اینهمه‌ واصف‌ باختری‌و رهنورد و اكرم‌عثمان‌ و...یكی‌ دو محمود گودرزی‌ می‌داشتیم‌!

م‌. ا. ی‌ - كابل‌

«از خواندن‌ نوشته‌های‌ داكترمحمودگودرزی‌ لذت‌ برده‌ و مستفید و شاد شدم‌. چه‌ آگاهی‌، قلم‌ و چه‌ مهر پرصداقتی‌ نسبت‌ به‌ یك‌ مردم‌ ویران‌ و در جهنم‌. ایكاش‌ به‌ جای‌ اینهمه‌ واصف‌ و داكتراكرم‌عثمان‌ و سیاهسنگ‌ و پرتونادری‌، رهنورد و ملحقات‌ شان‌، یكی‌ دو محمودگودرزی‌ می‌داشتیم‌ كه‌ منجمله‌ علیه‌ كارنامه‌ی‌ پرخیانت‌ ولایت‌ فقیه‌ می‌نوشت‌ تا نزد مبارزان‌ و آزادیخواهان‌ ایران‌ احساس‌ شرمساری‌ نمی‌كردیم‌ چرا كه‌ تمام‌ نویسندگان‌ و شاعران‌ بزدل‌ و معامله‌گر عضو «انجمن‌ نویسندگان‌ افغانستان‌» مستقیماً به‌ دفاع‌ از رژیم‌ جنایتكار ایران‌ برخاسته‌ یا با بی‌وجدانی‌ غریبی‌ در برابر آن‌ جمهوری‌ خون‌ و خیانت‌ سكوت‌ مرگبار اختیار كرده‌اند.»

افغانستان‌، عراق‌‌ خواهد شد اگر...

Abuse of Iraqi POWs by US troops

دیروز زندان‌ ابوغریب‌ شكنجه‌گاه‌ و كشتارگاه‌ رژیم‌ صدام‌ بود و امروز محل‌ شكنجه‌ و رفتارهای‌ شنیع‌ و غیرانسانی‌ عساكر امریكایی‌ علیه‌ اسیران‌ عراقی‌. و این‌ عراق‌ را می‌خواهد به‌ ویتنام‌ دیگر امریكا بدل‌ سازد.

اما در كشور ما كه‌ امریكا محصولات‌ دیروزی‌ مافیای‌ جهادیش‌ «ائتلاف‌ شمال‌» را رویكار آورده‌ و عناصر گلبدینی‌ و طالبی‌ را هم‌ به‌ كمر آقای‌ كرزی‌ می‌بندد، در واقع‌ تخم‌ هر گونه‌ ناآرامی‌، بی‌ثباتی‌، ستمگری‌ و بدمستی‌ جنایتكاران‌ مذكور علیه‌ مردم‌ را می‌كارد. و این‌ افغانستان‌ را نیز سرانجام‌ به‌ باتلاق‌ امریكا بدل‌ خواهد ساخت‌ كه‌ طبعاً تروریست‌های‌ طالبی‌، گلبدینی‌ و القاعده‌ از آن‌ سود خواهند جست‌.

پس‌ تنها و تنها بر مردم‌ ماست‌ كه‌ كشور را از آلودگی‌ بنیادگرایان‌ از هر جنس‌ پاك‌ سازند.

حمله سگان حاجی ‌دین ‌محمد وگلبدین بر هنرمندان در ننگرهار

در حمل‌ سال‌ جاری‌ گروهی‌ از هنرمندان‌ ما از كابل‌ جهت‌ اجرای‌ كنسرت‌ به‌ پوهنتون‌ ننگرهار آمدند در آنجا مورد لت‌ و كوب‌ اوباش‌ جهادی‌ - طالبی‌ قرار گرفتند و مجبور شدند شباشب‌ به‌ كابل‌ برگردند.

ما با شناخت‌ از ماهیت‌ پلید بنیادگرایان‌ بارها گفته‌ایم‌ تا زمانیكه‌ اینان‌ از صحنه‌ افغانستان‌ محو نشوند، آرامی‌، آزادی‌، دموكراسی‌ و شكوفایی‌ فرهنگ‌ نمی‌تواند استقرار یابد. كارنامه‌ی‌ سیاه‌ و ننگین‌ این‌ اراذل‌ با جنگ‌، وحشت‌، تجاوز، زن‌ستیزی‌، جهالت‌پروری‌ و هنرستیزی‌ جنون‌آمیز عجین‌ است‌.

سانسور در «ولایت‌ فقیه‌» از زبان‌ علی‌ اشرف‌ درویشیان‌

بنیادگرایی‌ اسلامی‌، ایرانی‌ و افغانی‌ و عربی‌ ندارد، همه‌ «برادران‌» اند و ذهنیت‌ و حتی‌ شیوه‌های‌ تروریزم‌، ستمگری‌ و ایجاد خفقان‌ و سانسور و فضای‌ پلیسی‌ شان‌ با هم‌ بسیار شبیه‌ اند. از علی‌اشرف‌درویشیان‌ نویسنده‌ نامدار ایران‌ در باره‌ سانسور بشنویم‌ و آنگاه‌ وضع‌ را در افغانستان‌ خود مقایسه‌ كنیم‌ كه‌ بنیادگرایانش‌ به‌ مثابه‌ شاگردان‌ جاهل‌تر حكام‌ تروریست‌ ایران‌ با سانسورپیشگی‌ همراه‌ جنایت‌پیشگی‌ خاص‌ «تنظیمی‌»، چه‌ مانع‌ پُركثافت‌ و مصیبتی‌ اند بر سر راه‌ اشاعه‌ دانش‌ و فرهنگ‌ در سرزمینی‌ كه‌ مردمش‌ از عطش‌ حیاتی‌ به‌ آنها رنج‌ می‌برد.

علی ‌اشرف‌ درویشیان‌ نویسنده‌ «سالهای‌ ابری‌» و فرهنگ‌ ۲۰ جلدی‌ «افسانه‌های‌ ایرانی‌» در سخنرانی‌ای‌ در كلن‌ (میزان‌ ۱۳۸۲) منجمله‌ اظهار داشت‌: